اعصابم خورده از دست نامزدم وقتی ماجرای خودش و همکلاسیاش تعریف میکنه کلی بهم میریزم ولی به رو خودم نمیارم😔...مثلا شوخی های خرکی بین همکلاسی دخترشون😤.بنظرتون چیکار کنم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
باهاش صحبت کن بگو من به تو اعتماد کامل دارم ولی احتیاج دارم فقط مال من باشی کاری کن که اونا تورو به چشم یه مرد متاهل ببینن
در تاریخ 99/9/9 بهترین اتفاق زندگیم افتاد. به ارامش دست یافتم و همه چیز برای رسیدن به ارزوهایم فراهم شد به خدای خود نزدیک تر شدم و خانواده ام غرق در ارامشی بی پایان شدند
فک نکنم.یکم که سرد رفتار میکنم هزارتا پیام عاشقانه میفرسته.😤
جانم دیدم میگم . تو دانشگاهمون پسرای نامزد بودن باورکن خودشون رو قاطی شوخیا و خنده های بقیه نمیکردن اونقدر تو حسرت بودم از رفتارشون. این نامزده میره شوخی میکنه بعد میاد به تو هم میگه متعهد نیست تو رابطه
لطفا برا شادی روح خواهرم و پدرم با دلهای پاکتون صلوات بفرستید خدا هیچگاه داغ عزیزی رو بهتون نشون نده عمر گرون گذشت نفهمیدم بعضیهایی که روم میخندن صرفا دوستدارانم نیستن دشمنن با سلاح خنده
شوهر قدیم منم همینجور بود نیومد تعریف میکرد یک دفعه جلو اون خانومه پریدم یک متر پریده هوا خندیدیم
آشغال بعدشم کادوهمکارای زنش درحالیکه گفتم حق نداری دعوتش کنی
باورت میشه عکس عروسی منو میخوای برداره از رو دیوار تابلویی زشت اون دختره رو برداره منم دعوا افتادم برد بندازش کوچه ننه خرش ازش گرفتم از لج من تا آخر ک من بودم زد ب دیوار خونه خودش