سلام ما گربمون بعد از چند روز مریضی دیروز مرد . چهار سالو نیم پیشمون زندگی میکرد مادرم اینقدر بهش وابسته بود که از دیروز هیچی نخورده خیلی نگرانشم بنظرتون چیکار کنم اروم شه خودم دارم دق میکنم اما همش بهم دلداری میدم میگم ادما میمیرن حالا خدا خواست نا تو این کرونا زنده ایم و گربمون مرد انگار بچه ی مادرم بود منتظرش میموند بیاد نهار بخوره شام بخوره بخوابه بازی میکرد باهاش میخوابید ماساژش بده کلی عکس ازش داره اینقدر خاطره داره نمیتونه فراموش کنه اط طرفی میگه دیگه هیجوقت هیچ گریه دیگه ای نمیارم جاشو برام بگیرم بنظرتون چیکار کنم اروم شه؟