آبجیم داداشمو می‌برد دستشویی با آب داغ میشستش از حرص اینکه دفتر کتاب اشو پاره میکرد😂😂😂😂
من خودم اخر شوخی و خنده ام
یعنی هر روز سربسر دوستام‌میذارم و کلی میخندیم
شاعر اهل دلی میگفت که
شده تا بحال حال کسی خوب کنی
خنده برلب بیاری بر بنده خدایی
حال خوش دوران دگر چند روزیست
شده در دوران خوشت خنده کنی
کاش خنده کنی قهقه زنی شادی کنی
غم دل دوستان رو همه شادی کنی
چه خوب چه بد این شعر رو خودم فی البداهه نوشتم
بازم اگه خوب بود قابلی نداشت
بد هم بود به خودم مربوطه
من باشوهرم دعوام شدقهربودم شب شد خوابید من
خوابم نمیبرد با لگد زدم از پاش بعد لبخند زدم خوابیدم انقدر کیف کردم
😬 همین امروز صبح مامانم داخل جای سس قرمز ریکا ریخته بود به اشتباه هم در یخچال بود ،،،منم دادم به داداشم بیچاره ساندویچش به باد رفت😐 تازه جالب بود میگف ایم آبه چرا ،مامانم میگف بهمش بزن درست میشه ،بهمش زد کف میداد بیرون
