این چند روزه مریضم پا درد و گردن و کتف و دستام و سرم درد میکنن ☹
امروز کمی بهتر شدم گفتم بزار براش غذای خوشمزه درست کنم از اول صبح بیدار شدم برنج پختم و ماهی ک تمیز نبودن تمیز کردم داخل آبلیمو و نمک و .... خوابوندم و خودش بیدار شد رفت پیش خانوادش منم و میدونستم الان میاد گفتم بزار سرخ کنم شروع کردم و وقتی اومد با بد اخلاقی حرف میزد آخرش خیلی عصبانی شدم گفتم من ازصبح تا الان دارم برات کلی زحمت می کشم آخرش میای داد میزنی و بداخلاقی میکنی
اونم اومد و منو زد گردنم سه بار محکم و الان درد داره غذا میخوره و من اتاق دارم گریه میکنم 😭😭