2737
2739
عنوان

بچم دوسالشم تموم شد از شیر نگرفتمش هنوز 😩

| مشاهده متن کامل بحث + 1180 بازدید | 68 پست
من دوماه تلاش کردم تدریجی بگیرم نشد که نشد.خیلی وابسته بود یه دفعه گرفتم سه شب بی تابی کرد و عادت ک ...

من از قبل از عید در تلاشم فک کن 🤕😖 یعنی اعصاب برام نمونده لطف و خوبی نیومده به بچه های الان 🙄

عزیزم همه ی ما و همه ی آدمهای کره ی زمین یه روزی از شیر گرفته شدن، اصلا چیز ترسناکی نیست

بچه ی شما هم مثل همه عادت می کنه

فقط محبتت رو بهش بیشتر کن تا جبرانه نبودن شیرت 

بشه. از روش های سیاه کردن یا رژ زدن به سیننه ت استفاده نکن چون بچه می ترسه

فقط تلخش کن و بگو دیگه خراب شده

إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ                وقتی خدا بگه باش، پس میشود💙


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اینا ک میگم گوش کن نتیجه میگیری...دختر منم ب شدت وابسته بود....من رو سینه ام چسب پارچه ای زدم روشم قرمز کردم ...روز اول هیچی شیر ندادم...بردمش بیرون سرگرمش کردم .....براش همه چی خریدم ولی اولویتو گذاشتم غذا......نزاشتم تو روز بخابه ک شب واسه شیر بیدار نشه و کامل بخابه ...ولی چون عادت داشت شر چندبار شیر بخوزه بیدار شد و دوساعت گربه کرد ولی جلو خودمو گرفتم روز بعوم همینجور گذشت شب دوم وقتی خواب بود سینه هامو گذاشتم دهنش کامل خالیشون کرد روز سوم دیگه اصلا شیر نداشتن...تا حدودای یک ماه شبا بیدار میشد گریه میکرد منم میوه و آب میدادم بهش...تقریبا دی ماه از شیر گرفتمش ولی اللن ک الانه شبا دوبار بیدار میشه آب میخوره میخابه....

تموم زندگیم دخترم......عاشقتم مامانی...ممنون از اینکه با اومدنت منو ب زندگی امیدوار کردی.....عشق مامان تا هستم نمیزارم آب تو دلت تکون بخوره.....قربون خنده های نازت....قربون اون چالهای رو صورتت....مامان فدای تک تک خوشمزگیات....
2731
2740

شروع کن اگه شبها میدی دیگه شیر شب رو قطع کن نهایت گریه کرد بده باباش نگه داره خوراکی هایی که دوست داره براش بخر تو این مدت که از شیر میگیری،بعد از یه هفته که شب نمیدی دفعات شیر روز رو کم کن از ۶ بار بکن ۴ بار تا یه هفته کلا قطع کن ،تو این مدت حواسش رو پرت کن باهاش بازی کن گریه کرد شیر خواست نگو بده اه بزرگ شدی اصلا راجع با شیر خوردن حرف نزن باهاش بازی کن کارتون مورد علاقه رو بزار خلاصه مدارا کن به کم گریه هاش رو تحمل کن بعد دوهفته راحت میشی،

تا ابد این جمله را انشا کنید *پای این طوماررا امضاکنید* هرکجا ماندید درکل امور*روبه سوی حضرت زهرا کنید              
اینا ک میگم گوش کن نتیجه میگیری...دختر منم ب شدت وابسته بود....من رو سینه ام چسب پارچه ای زدم روشم ق ...

چقدر دلم میسوزه ای خدا

مورد علاقه هام:یوگاو مدیتیشن🧘‍♀️کتاب📚کوهنوردی🏔پیاده روی با ی دوست👭صدای هو هوی بادوبارون و رعد وبرق🌩🌧طبیعت بعداز زدن بارون🏕طلوع و غروب خورشید🌄🌅صدای جغد و کلاغ و جیرجیرک و پارس سگ و صدای الاغ و زنگوله ی گله🦗🐩🦉🐦‍⬛بوی گل و چمن و درخت🌹🌳بوی قهوه☕️راه رفتن بدون کفش وجوراب روی چمن🦶🦶دلخوشیا کم نیستن کافیه با دقت بهشون فکر کنیم و اهمیت بدیم و ببینیم🧚‍♀️
فک کنم آخرش مجبور بشم به بدترین شکل ممکن از شیر بگیرم واقعا

من یک ماه وقت گذاشتم از روز شروع کن باهاش باری کن بزار عادت کنه بدون شیر بنابه رو پا تو تخت گهواره قصه بگو تا آخرسر اذیت نشه آخرین وعده شیر گرفتم شیر شبه که همسرت باید کمک کنه و بیار کنارش سرگرم ش کنه

گاهی اونقدر از حق خودت می‌گذری که خودتم باورت میشه حقی نداشتی😑
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

زنان / زگیل

zahrarahmani12 | 56 ثانیه پیش
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز