دیشب تا ساعت ۳داشتم نهار ميپختم برای شوهرم با ایکنه حاملم بخدا دیشب تا حالا ایقد خستم بوده خوابم نبرده ی طرف همش کمر درد حالا هم تهوع چون شوهرم نهار سرکاره تازه پاشده بره بدهکارم هست اینا زیادن من نمیتونم ببرمش حتی ی تشکرم نکرد ک تو تا ساعت ۳سرپا بودی واقعا ما از شوهرم شانس نداریم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
درمورد تشکر کردن هم به نظرم زیاد نباید از مردا توقع داشت دیگه اونی که دوازده ساعت تو روز کار میکنه خودش نشون میده چقدر مرد خوب و خانواده دوستی که انقدر زحمت میکشه
آدمی که شمارو نصیحت میکنه در واقع داره با خودش تو گذشته صحبت میکنه🎭