2733
2739
عنوان

خانوماکدوم یکی درسته؟

183 بازدید | 13 پست

سلام

تعداد رای : 30
نظرسنجی
Lia
22
73%
Lya
1
3%
هردوتادرسته
3
10%
هیچکدوم درست نیست😐
4
13%
مامان دوتافرشته کوچولوی ناز💙💝

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

اسمه فرق نداره چجوری نوشته شه Liyaهم میشه

  °دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ                                                     ‌   ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ°
2731

Lia

از آن روزی ک خوردم سیب زمینی 😋دیگ دلم نیومد نخورم 😈انقد خوشم میاد وقتی روی اون زنگوله بغل علامت میاد میام میبینم لایک خوردم 😁وقتی ببینم ریپ کردین ذوق میکنم 😈انگا کلی سیب زمینی سرخ کرده گذاشتن جلوم😁 شمارو ب خدامیشع لطفا برای حل مشکلاتم و خونه دار شدنم یه صلوات مهمونم کنید 💛اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم 💕نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد 🍫آدم پیر به یکباره جوان خواهد شد 🍫نمدونم چ ربطی داره ولی گفتم شاید درس عبرتی بشه برای ایندگان🙄😜
2738
😂😂😂😂

من به این شکلشو دیدم زیر عکس یه خانم اروپایی. liya

حالا شاید جور دیگه هم  می نویسن 

به نقل از آیت الله العظمی اراکی: زمانی در ایران هر جا آتش روشن میکردند مردم برای بردن زغال گداخته و روشن کردن کرسی، تنور یا منقل به آنجا میرفتند در ماه خداییِ محرم، در نزدیکی خانه یک زن بدکاره، هیئتی به پا شده بود. زن هم برای بردن آتش به محل رفت و سوال کرد زیر دیگتان روشن است؟ آتش میخواهم.  گفتند بله برو بردار. زن سمت دیگ رفت، و دید آتش خاموش شده خم شد و به هیزمها فوت کرد. مقداری از خاکستر به چشمش پاشید اما ادامه داد تا جایی که هیزمها دوباره روشن شدند. همان اندازه که میخواست برداشت و رفت.اما...همان شب خوابی دید . او دید چند نفر به گردن،دستهاو پاهایش غل و زنجیر بسته و میبرند تا عذابش کنند و هرچه فریاد میزد شما را به خدا ولم کنید کسی گوش نمیداد . زن،بانویی دید که از دور به آنها نزدیک میشد. مأمورهای عذاب با دیدن بانو زنجیرها را رها کردند. بانوی بزرگوار ایستادند و فرمودند چرا میبردیش. گفتند چون بدکاره و فاسد است . بانو گفت نههه... او نگذاشت آش نذری مجلس حسینم خراب شود ... دیگ را روشن نگهداشت. او بخاطر حسینم چشمهایش اذیت شد بخاطر حسین من رهایش کنید ....زن با ترس بسیاری وحشت زده از خواب بیدار شد و مدام با گریه و زاری از حضرت مادر، زهرای اطهر علیهاالسلام، کمک میخواست تا یاریش کند برای پاکدامنی.او همان زن انگشت نمای شهر، توبه کرد و با یاری حضرت زنی مومنه شد تا جایی که هر زمان و هر کجا روضه ای برای حضرت ارباب به پا میشد دنبالش میرفتند و او را دعوت میکردند.  و با اولین جمله روضه خوان " السلام علیک یا ابا عبدالله" زن به شدت گریه میکرد و شیون جانسوزش بلند میشد  جون و زندگیم فدات یا حضرت حسین علیه السلام که در ❤ خدایی و رضای تو رضای پروردگارمه   تو بحث کردن دانش و ادب مهمه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز