مجرد بودم بابام خیلی گیرمیداد به لباس وبیرون رفتن وآرایش بااینکه کلا خودم رعایت میکردم ولی ازدواج که کردم آزادی کامل دارم
به حجابم
به اينكه شكم نزنم
به اينكه متنفره تنها برم جايي يا اون بايد باشه يا خواعرش يا مادرش يا مادرم يا خاله ان يا دختر عموم يا دختر عمه ام يا دوستام يا زن عموم يا ...خلاصه يكي بايد باشه
به رفت و امدم
مثلا ي دوس داريم زياد دوس پسر داره نميزاره باهاش برم بيرون 😐
به خيلي چيزا
به شدت روم حساسه ديونم كرده
شوهرمن همش میگه مانتو یا چادر از پشت بهت نچسبه همین تنها ایرادی که میگیره همینه .
فقط توی مهمونی نزدیک شلوار قد ۹۰و پابند میتونم بپوشم
واااا یعنی چی اینطوری که خیلی بده🙁
ما هرروز تو خونمون مخصوصا روزای تعطیل که بابام سرکار نمیره خودش پامیشه میز صبحانرو کامل میچینه بعد منو مامانمو بیدار میکنه😕
تازه ما کلی ناز میکنیمو هرکدومو باید ده ساعت ماساژ بده تا راضی بشیم از تخت بیایم پایین😅😂😂
ببین یه دفعه رفته بود کارخونه کاغذ
یه کار اداری داشت
اونجا یکی از کارگرا میگه کاغذهای بازیافتی رو شرکت‌های دستمال‌سازی میخرن،بعد کلی مواد شیمیایی میزنن و تبدیل میکنن به دستمال کاغذی یا توالت،اون گفته بود اصلا استفاده نکنید سم هستن
منم یه پارچه تمیز گذاشتم اونو استفاده میکنم،تند تند میشورمش
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
