والا اومد خاستگاریم سرباز بود هیچی نداشت حتی کار نداشت ولی عاشقم بود همه تلاشم بود برای حفظ زندگیم احترام بیش از حد خانواده اش مرتب تو سرش میزدند احترام نداشت اصلا خواهرای کوچیکترش اره و نه اش ر و میکردند با همه اینا ساختم و با سیاستم درستشون کردم تیپ و ظاهرشو درست کردم موها جلوش رو چتری میزده
تو همه لحاط پشتش بودم ماشین گرفتیم الان بچه دار شدی هر گاهی هم با اینطرف و اونطرف میبحثم برای احترام گذاشتنش ولی چی شد یبار خیانت کرد بهم و الانم میگه چجوری تور پهن کردی همچین دوماد خوبی تور کردید
من فقط میشینم فکر میکنم حتما لیاقت نداشته که خانواده اش گنده اش نکردند
احترام به بعضیا خرشون میکنه