متم اینجوری ام...انقد فکرم درگیرو ناراحته که مثلا میگم اگه الان اینکارو کنم این اتفاق بد نمیقته و اینا خیلی ببخشید خیلی ببخشید ذهنم داره ب.گا میره
منم دقیقا همینجورم استاتر
از بس توی فکر میرم دیگه ذهنم خسته شده انگار می‌خواد بترکه
منم استار همش میخواستم این تاپیکو بزنم عصب معده گرفتم آنقدر فکر میکنم تو دهنم کاش ی داروی باشه بخوری به هیچی فکر نکنی
منم یکسره فکرم مشغوله .....گاهی حتی ب طرفم نگاه هم کنم نمیفهم چی میگه یا هر جور خودم دوست داشته باشم میشنوم
شما باید تمرین کنی ک فقط توی زمان حال باشی . یکی از روشها اگاهانه تنفس کرد نه . باید روی تنفست تمرکز کنی تا افکار سمتت نیان . ذهن مثل اژدهای هزار سره یک سرشو بزنی سر دیگه ش میاد . تمرین برای در زمان حال بودن تا حالا با فکر کردن مشکلاتت حل شده ؟نه بیشتر هم شده . چون بهش انرژی دادی تقویتش کردی خلقش کردی
مث من یه روز با خواهرم بودیم بیرو انقد تو افکارم غرق بودم یه دفعه برگشتم به خواهرم گفتم وای بچه گو خواهرم یه دفعه پخی زد زیر خنده می گه عزیزم بچه دوساله یعنی اصلا سنگین نیست که تو بغلته حسش نمی کنی اصلا باورم نمی شد بچه بغلم بود انگار اون لحظه تو این دنیا نبودم
وای دقیقاااا مثلا اگه درو دوبار ببندم همه چی درست میشه ....واقعا که دارم پیر میشم تو جوونی از دست این افکار مریضم انقد دیگه هرکاریو هی تکرار کردم هی تکرار کردم که بد حافظه شدم کلا اخه میگن یه کاریو هی انجام بدی تکرارش کنی کم حافظه میشه ادم...خیلی حاده حتما باید بریم دکتر
اره خیلی بده من چندروز پیش خاسم برم بیرون انقد فکری بودم لباس پوشیدم کیف برداشتم شانتان مانتان ک برم توراه بودم وسط راه ک ای وای برمن بجای کفش دمپایی پوشیدم😭منومیگی اصن حالم بدشد البته دمپایی صندل بود ولی خب مسخرس دگه بامانتوشلوارو کیف دوشی دمپایی بپوشی خخخ😂
