بخدا قصدم توهین نیست.آدم بیخیالی نیستم
من میگم چطور اجازه میده همسرش بره با یه نفر دیگه عشق و حالشو بکنه به اینم بگه تو بمون سر زندگیمون
اگر مردا بودن این شرایطو تحمل میکردن؟
از همون اول باید سفت و سخت میچسبید ب مشکلش
تازه الانم میگه مهریمو میبخشم فقط بچه رو بده
خب مهریه رو تا قرون آخر بگیر تا دیگه همسرت هوس زن دیگه ب سرش نزنه
بدبختش کن
خب منم میگم چرا تا این حد کوتاه میایینننن؟؟؟ حرصم میگره که اینقدر از حقتون میگذرین
حتی میگه مهریمو هم میدم برو با اون زنه خوش بگذرون!!!
مردا بودن این شرایطو تحمل میکردن؟مگه زن انسان نیست؟مگه حق زندگی نداره؟
مگه ما الان چه تاجی ب سر مامان و بابامون زدیم که بخاطر بچه باید وجود یه زن دیگه رو تو زندگی تحمل کنیم؟
مگه فکر میکنی زندگیایی که زن بابا داشتن خوب تر از زندگیای طلاق گرفته بودن؟
بقرآن قسم من زیاد دیدم زندگیشون سیاهه
خودم میرم سرکار جون میکنم بچمو بزرگ میکنم ولی باید راضی بشه من میگم زورکی نمیشه
حالا مورد دوم
رفت و بچه هاش رو داد به پدره
بچه ها هم خوش و خرم بزرگ شدن فقط بچه بزرگه یکم حساس شده
واینکه زنه بعدش پشیمون شد خواست برگرده ولی شوهره دیگه با زن دوم خوش بود وقبولش نکرد وفقط بهش پول داد به راه کج نره وزنه هم بعد هشتسال ازدواج مجدد کرد با یه مرد بیست سال بزرگتر والان بچه هاشم دیگه اصلا با مادره ارتباط ندارن
چون میگن میخوایم مامانمون خوشبخت باشه وبه خاطر ما با شوهرش دعوا نکنه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
