چند ساله ازدواج كردي؟؟
چقدر دلم ميخواست امشب تايپيك بزنم حرف بزنم ولي الان كه پستت رو خوندم دلم خواست واسه شما بنويسم كه با هم هم درديم
عزیزم
جدایی و باید ادم بزاره تو مرحله اخره اخر ک هیچ راهی نیست
اینو باید قبول کنیم
هرچقدرم خوشبخت باشی
باز روزی هس ک شوهرت اون روی خودشو بهت نشون بده و اون روز میگی بد بخت ترین زن دنیایی
ببین بچه بدنیا اوردن ۵۷ واحد درد داره
درحالی ک مردا فقط تا ۴۵ واحد دردو میتونن تحمل کنن
اما زنا تحمل میکنن و از پس دردش بر میان درده وحشتناکه اما اخرش تموم میشه و خوبه
سخته ساختن با اخلاقای شوهر
اما ما زنیم همون زنی ک تحملش بیشتر از یه مرده
باید بسازیم با اخلاق شوهرمون
باید جوری زندگی کنیم ک اصن کار بیخ پیدا نکنه
نباید زندگیو ب جاهای باریک کشوند بعد کاسه چ کنم چ کنم دست گرفت
باید بدونی ک چ جاهایی سکوت کنی و باید فکر کنی تو بهترین زمان با بهترین اخلاق حرفاتو به بهترین نحو بزنی
آخه قفل كرد گفتم يه جوري بهت پيام بدم😍
من از عقدم تقريبا ٣سال و از عروسيم تقريبا ٢سال ميگذره.
قبلش هم دوست بوديم و الان ٧سال با هميم.
ولي من با بعد از عروسي كار دارم كه همه ي اختلافات واقعا خودش رو نشون ميده.
٦،٧ماه اول زندگيمون كه واقعا جهنم بود..
هر روز دعوا
فحش
حتي كتك كاري..
طلاق آرزوم بود
ولي كم كم همه چيز بهتر شد و آخرين دعوايي كه به قهر رسيد ٢٩اسفند بود.
ولي بهتر شدنش همش رو دوش من بود. شوهر منم مثل شوهر شما هر دعوايي ميكرديم ميگفت همه بايد بفهمن يا سر كوچكترين چيزي ميگفت برو خونه بابات منم حوابش رو ميدادم تا شروع كردم به صبوري و همه چيز خيلي بهتر شد.
قبلا وقتي دعوا ميكرديم با تمام وجودش سعي ميكردمنو ناراحت كنه حرفايي ميزد كه تمام وجودمو ميسوزوند.
يا كوچكترين ناراحتي پيش ميومد ميرفت تو قيافه و اخم و تخم.
ولي الان نه دعوا هم كنيم منم باهاش حرف نزنم اون حرف ميزنه
مثل امپول زدن ک له یه بچه میخوای بزنی اون داره گریه میکنه اما باید بزنی هرچند ک میدونی درد داره
میدونم ک باید بزنه انپولو میدونم ک درد داره و اون جیغ میزنه
پس سخته
اما باهاش بازی کن خودت لبخند بزن قلقلکش بده درحالی ک حواسش نیست و گرم خندس سریع انپولو بزن و دوباره یه عروسک بهش نشون بده ک خودشو مشفول فکر کردن ب درد نکنه
این یه مثال بود
تو دعوا اون زور میگه و تو میخوای بحث کنی
اما نکن سکوت کن
یجایی ک یدره اخلاقش خوبه
توام شادش کن
با بهترین حالت حرفتو بگو بعد سریع حرفای خوب بزن بعدش ک جبهه نگیره بخواد باهات بحث کنه
یعنی با درست چیدن کلماتت اجازه حرف زدن نده
اره شوهر منم تو عصبانیت از بدترین و تلخ ترین جملات استفاده میکنه
میدونی
بجز این عیبا
عیب های دیگه ای هم داره
اما ب هیچکس نمیگم حتی خانوادش
چون نمیتونن واقعا کاری کنن
خودم بهتر از همه میتونم
گفتیم ب خانواده هامون
افتضاح بار اومد
بین مادرم و مادرشوهرم
فوش و فوش کشی شد
فقط اینو بدون نه تنها تو بلکه همه زنا درگیر اخلاقای شوهرشونن اما تو نمیبینی
تو میتونی بااخلاقای شوهرتو بسازی و تو جمع خوشبخت ترین زن دنیا نشون بدی
همون کاری ک بقبه میکنن
همه زنا با اخلاقای بد شوهرشون میسازن
ولي من پشيموني تو كاراش نميبينم.
ديشب با هم بعد از مدت ها دعوا كرديم كه دلايل دعوا رو اگه حوصله خوندن داري واست تعريف ميكنم..
هر چي دلش خواست به من گفت و شب هم من تو حال خوابيدم اصلا نگفت بيا سر جات و صبحم زودتر رفت اصلا نپرسيدم كجا ميري و اونم نگفت
ولي عصر زنگ زد كه خريد نداري و اين حرفا اومد خونه هم معمولي بود ولي من تحويلش نگرفتم..
اصلا يه ذره هم پشيمون نيست از اينكه ديشب هر چي خواسته بهم گفته.
دلم ميخواد چند روز ولش كنم برم.. از اينكه اين همه گذشت منو نميفمه واقعا ناراحتم.
شوهر منم اینجوریه
حرف و ک میزنه قهر کنیم فردایی پس فردایی اصن انگار ن انگار
خودشم جاشو عوض میکنه بالششو میگیره میره تو هال بخوابه من عوض نمیکنم
بعد چند روز اومد سمتم گف چیه طلاق میخوای؟
بعد گفت حالیت شد چیا بهم گفتی گفت اون موصوع تموم شد همین
