خونه خودم بودم تو دوره استراحت مطلقم
خونه ی خودم
مادرشوهرم که نه تنها به روی خودش نمیاره تازه شروع می کنه واسه پسرش ناز کردن
خونه مامانمم خیلی شلوغه و از نظر من بی نظمیه
فقط خونه خودم
مامانم دلم نمیاد اذیت شه
عمم خجالت میکشم
میرم خونه مامانم.
چون مامانم راهش ازم دوره اگه بیاد پیشم بابام بی غذا می مونه
من هر سه جا موندم 😄دوقلو داشتم
خونه خودم،چون هستم همین شرایطو دارم عمرا برم پیش مادرشوهرم
الانم استراحتم
خونه خودم ققط
خونه خودم میمونم چون با شناختی که دارم میدونم دوتاشونم بعدا منتشو میذارن از الان دارم به شوهرم آشپزی یاد میدم که یه وقت نتونستم شوهرم کارامو کنه
خونه خودم راحت ترم حالا اگه بیشتر به کمک احتیاج داشته باشم ترجیح میدم خونه مامانم برم.خونه مادرشوهر که آدم معذبه اصلا روش نمیشه که مدت طولانی بخوره بخوابه استراحت کنه
آدم‌پیش مادرش باشه بهتره .شاید مادر شوهر خوشش نیاد عروس انقد بمونه تو خونش
من فقط خونه خودم راحتم نه خونه مادرم نه خونه مادر شوهرم نه هیچ جای دیگه فقط و فقط خونه خودم
تا جایی بتونم خونه خودم مجبور شم خونه مامانم
سقط داشتم استراحت مطلق بودم خونه خودم بودم مادرم و گاهی مادرشوهر غذا میفرستاد
هفته یه بار خانمی میاوند تمییز میکرد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
