2733
2739

نه

اما از کسیکه من عشق اولش بودم خبر دارم و حس میکنم زندگی بدم تاوانه اه دل اونه

نزدیک هشت سال خواست باهام دوست بشه محل سگم ندادم بهش

چقد بابام تخریبش کرد بیجاره ارو

بعد خواست منو فراموش کنه رفت سربازی اومد بعد دوسال دوباره منه خر گفتم بابا این بلوف میزنه قرار گذاشتم باهاش

گفت مهین تو رو خدا بذار بیام خواستگاریت گفت مامانم میگه عمرا حسن اقا دخترشو بده ها  ببین چند ساله صبر کردم برات برا یبار دیدنت تو بخوایی حله

گفتم چرت میگه لابد با بچه محل ها سرط بسته مخمو بزنه مثل بقیه

گفتم نه بیا من راضی ام فرداش مامانش اومد

جا خوردم به مامانم گفتم بگو نه بابام ج داد نه

و بیچاره چقد التماس کرد و فکر میکرد تقصیر بابامه

و من چند ماه بعدش نامزد کردم

رفیقم بود 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731
2738
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687