خیلی دوست بودیم. من اول ازدواج کردم اما باهاش هنوز هم وقت میگذروندم و درد دل. اون دوست پسر داشت و باهام درد میکرد
اما بعدش با دوست پسرش کات کرد و سنتی ازدواج کرد
اما از وقتی عروسی کرده خیلی دیر به دیر بهم زنگ میزنه یا اگه من بهش بزنگم زود میگه کار دارم قطع میکنه. شاغلم نیست اخه
شاید شوهرش سختگیره و دوست نداره
بیکاریا 🙄خب توام محلش نده 😐
شاید توی شرایطی هست که نمیتونه مثل قبل باشه و نمیتونه هم بگه توچه شرایطیه
حتما شوهر مزخرفش نمیزاره
شاید شوهرش دوست نداره با کسی رابطه داشته باشه
یه کفش مجلسی ازش قرض گرفتم. همیشه باهم ازین بده بستون ها داشتیم. اما سریع بهم زنگ زده کفشمو بیار شوهرم دعوام کرده کفشمو ب کسی قرض دادم
من اینجوری بودم 🙄😲
طبیعیه اینجور مواقه طرف میترسه کاراش لو بره پیش شوهرش روابط دوستیشو قط میکنه
شاید میترسه از گذشته اش بگی به شوهرش
بنظرم مزاحمش نشى بهتره...به هر حال ازدواج كرده و شرايطش با مجردى خيلى فرق ميكنه تو اينجور موارد بايد طرف مقابل درك كرد وقتى اينطور رفتار ميكنه يعنى ميخواد رابطه رو كم كنه و شايدم قطع.
حالا شما اصرارت برا ز زدن بهش چيه!؟
کلا بعضیا اینطورین بعدازدواج دنیاشون محدودبه شوهرشون میشه......بعدازجوافتادندرست میشن
دیگه ازدواج داریم.تا ازدواج;|
چه شوهر ترسناکی گرفته لعنتی
چقدر بدشانسه دوستت
جیگرم سوخت براش 😟
