یه شماره دادن که اگه کسی عروسی گرفت و مراسم داشت گزارش بزنیم.من که زنگ زد با ذوق به اون شماره به خانومه میگم میخوام گزارش یه عروسی رو بدم(عین اون ساواکیای قدیم🤦♀️🤣)خانومه یه خرده مکث کرد گفت خب بهتره نگیرن دیگه.گفتم اااا خوب شد گفتیا بعد قطع کردم😐😀خودتو خسته نکن اینجا همه خوابن و این بیماری حالا حالاها هست با ما
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
باور کن خودم سه تا عروسی دیدم و دعوت شدم ک هر سه تا زوج جزو کادر درمان و بهداشت بودن همه شون ...
من بخاطر بارداری از خونه تکون نمیخورم مگه با ماشین ی دوری بزنیم مهمونی بازیم که اصلا حالا همه اونایی ک دائما تو مهمونین هی بهم میگن قرمزه جایی نری مهمونی میگیرن همه قرمز شده!اخه لامصب خودت جزو همونایی دیگه
هربارم مهمونی میدم کلی عکس تعریفشو برام میفرستم ی هفتس واقعا افسرده شدم من که همیشه تو هرشرایطی محکم بودم واقعا کم اوردم
مادر از مرگ نمیترسد...تنها نگرانی یک مادر این است که فرزندش را در دنیایی تنها بگذارد که هیچکس مانند او دوستش نخواهد داشت.
این حق الناس که گردن همچین ادم هایی می افته الان من و بچه ی 3ساله و 8سالم 5ماهه قرنطینه ی کاملیم به خدا همچین ادم هایی حق مارو هم نادیده میگیرن من که نمیبخشمشون و اون دنیا حلالشون نمیکنم؛همین دور و اطرافیان مثل اب خوردن مهمونی هاشون رو میزارن و من که نمیرن هر بار با تمسخر میگن دیگه تا کی میخوای بمونی تو خونه خسته نشدی انگار خودم حالیم نییست مگه کیه که از خوشی بدش بیاد ولی جون بچهام از خوش گذرونی لحظه ای برام مهمتره