من همون اول پامومحکم زدم زمین....
همون اول چندباربامادرشوهرم بحث داشتیم شوهرم میپرید وسط حرفمونو دخالت میکرد یبار محکم جلومادرخواهرش گفتم شوهری چیکارداری وسط بحث عروس مادرشوهرمیپری وهوای اینواونو داری بزارماخودمون سنگامونو باهم وامیکنیم نیازیم به شمانیست مادرشوهرم دهانش واموند ازاون موقع تاحالا بحثی پیش نمیاداگرم باشه خودمون دوتا یعنی عروس مادرشوهر حلش میکنیم...هیچکیم بدش نمیاد اخرسرم همه خوش وخرم میریم خونه هامون.....