واقعا سخت شده ، مامانم بنده خدا اومده پیشم این ماه آخر تنها نمونم کار خونه نمونه ولی پدرم و برادرم میترسن بیان حالا موندم بین اینکه مامانم کمک من بمونه یا بره خونش بنده خدا ، قرار بود بعد زایمانم یکی دو نفری بیان کمکمون حالا میبینیم شرایط اینطوریه میترسن بیان، کلا شرایطا رو خیلی سخت کرده، شمایی که بچه دارین هم سخته همش تو خونه موندین بچه بازی میخواد بیرون رفتن میخواد ، خدا نظر کنه بهمون ان‌شاءالله
من که عکر کنم بخاطر داروها بود چون ثمینم دفعه قبلی نه قبلیش بعد از اینکه جوابش منفی بود و داروها رو قطع کرد یه عالمه حالت تهوع اینا پیدا کرد بعدش دیگه بهتر شد ،البته برای شما از استرس و گرمی هوا هم هست ،تو تابستان ها اکثرا بخاطر گرما اینا حالت تهوع و دلدرد زیاد میشه
نه اگه چیزی باشه خودشون متوجه میشن
من اصلا حرفی از کوچیک بودن شکم نزدم، خودش فهمید و چک کرد
بعدم من شرایطم فرق داشت کلا روشنک،خودم که لاغر بودم شکمم کوچیک بود، کوچیکیه شکم درشرایط عادی نگران کننده نیست اما من چون خودمم خیلی لاغر بودم نیاز به پیگیری داشت
فکرکنم بین 28هفته تا32 هفته یه سونو داری برای بررسیه وزن، ان شاءالله وزنش خوب باشه خیالت راحت بشه 😊😊
فدات شم عزیزم ،ان شاءالله این سه ماهم به خوبی بگذرونم و همه چی طبیعی باشه ،بخدا این کرونا ادم رو از مطب و سونوگرافیو همه چی میترسونه ،بار روانیشم یه طرف ،اونروز میگم کاش میشد مثل قدیما یه ماما میومد تو خونه بچه رو میزاییدیم 😂😂از بس که تو بیمارستانا محیطا الودس ،
من برعکس با اینکه بیمه تکمیلی هم داریم ولی بیمارستان دولتی رو بیشتر از بیمارستان خصوصی قبول دارم چون چند بار برامون پیش اومده تو بیمارستانای خصوصی خیلی اذیت شدیم و تشخیصاشون اشتباه بود من قبل کرونا به شوهرم میگفتم من میخوام برم بیمارستان میلاد زایمان کنم ولی الان با این کرونا که اصلا نمیشه رفت البته الان اکثرا بیمارستانای خصوصی هم کرونایی میگیرن ،فقط خدا به همه رحم کنه ،جاری من دیشب معده دخترش خونریزی کرده رفتن بیمارستان طب کودکان ،زنگ زدم میگه خیلی شلوغه چقدرم بیمار کرونایی پذیرش میکنن ،از اونورم بچه تو اورژانس بستریه ،
مریم احتمال خیلی زیاد آره. انشاالله تا ماه پنج کامل عوض میشه حالت. جاری من طوری بود که مرتب بهش سرم میزدن! ایتقد استفراغ میکرد خون میومد تو گلوش.ماه پنجم اونقد خوب شد که از عقده اون پنج ماه اندازه سه نفر میخورد!
