گرنگهدار من آن است که من میدانم شیشه را در بغل سنگ نگه میدارم
یه دختر شاد و پرانرژی مثبتتتتتتت شاعر نویسنده کتاب (در دست چاپ ) ومجری برنامه های کشوری فعال محیط زیست و حامی حیوانات فمنیسم وحامی حقوق زنان دانشجو عاشق مطالعه دیونه تاپیک انرژی مثبت پست منفی نذارید برام لطفا ..
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
هوای خوب مثل زن خوب استهمیشه نیست. ..زمانی هم که هست, دیرپا نیست.مرد اما پایدار تر است.اگر بد باشد, می تواند مدت ها بد بماند و اگر خوب باشد, به این زودی بد نمی شود اما زن عوض می شود با بچه, سن, رژیم, حرف, ماه, بود و نبود آفتاب, وقت خوش...زن را باید پرستاری کرد با عشق،حال آن که مرد می تواند نیرومند تر شود اگر به او نفرت بورزند
اینو قبلا نوشته بودم گفتم بزارم تو هم بخونی دوستم.
🙂
سالهای سختی گذروندم از همه جاش سخت تر اونجا بود که فکر میکردم خدا دوستم نداره🤦🏻♀️😔 از خدا دور بودم و همش دور خودم میچرخیدم و با تصمیمات غلطم شکست پشتِ شکست میخوردم💔🙃😓 با خدا حرف نمیزدم مگر وقت گله و شکایت رو میکردم بهش و میگفتم : خدایا تو منو دوس نداری 😶 اگه دوسم داشتی اینجور و اونجور نمیشد...🙄 همه وجودم رو پوچی و نا امیدی گرفته بود 😓تا اینکه یه روز که دیگه افسردگی داشت از سرو کول زندگیم بالا میرفت و همه ی دنیام از شدت بغض ترک برداشته بود😣⚡💔 از ته قلبم فریاد زدم : ای کاااااش میشد سرنوشت را از سر نوشششششت😫😢همون موقع بود که خدا با یه نشونه به من لبخند زد و با مهربونی😍😢 گفت : ❣قلم تقدیر و میدم دست خودت ✒بگیر خودت هر چه میخوای بنویس فقط دیگه غمگین نباش✒ سرنوشت رو میشه از سر نوشت📍🗓کافیه خودت رو باور داشته باشی .. ؛ ❤تو فقط اینبار عشق منو باور کن 🥀بخوان نام مرا ...من به تو نزدییییکم🖐🧡 اون روز من شرمنده ی مهربونیش شدم آخه فهمیدم واقعا بخشندست که بهم اجازه میده خودم هر چی میخوام بنویسم😢فهمیدم اگه لطفش نبود وجودم خیلی وقت پیش همون اول زندگی مچالهی سختیها میشد😢💔 عشقشو با تمام وجودم درک کردم تازه فهمیدم چقددد مهربوونه❤😍😢 .. ولی ترسیدم خودم بنویسم بهش گفتم خدا جونم😢🖐 قلم تقدیرم✒ دست خودت باشه .. میخوام دیگه بهت اعتماد داشته باشم تو واقعا در حقم مهربونی🤲🏻💙 تو فقط میدونی چطور خوش خط بنویسی که من خوشبخت شم 😓😍 خواهش میکنم منو با قلم تقدیر تنها نزار 😔🙏🏻 آخه من خطم خیییلی بده 😔✒ بهم لبخند زد ...لبخندش دریچه ای بود رو به بی نهایت عشق♾❣از اون موقع بود که من دیگه فهمیدم ""خدا "" محکم ترین تکیه گاه برای منه🤚😍 به هر کوه محکمی نگاه کنم ترس به دلم میفته⛰ اما وقتی محکمی خدا رو میبینم بغضم میگیره😓😢 چون اگه محکمه فقط برای اینه که من بهش تکیه کنم🙆🏻♀️😍😢حالا مگه دیوونم با وجود این همه عشق که ازش میبینم باز بهش بگم دوسم نداری؟🙃💖 اون مهربون تر از خود ماست در حق خودمون ؛ 👀💚 دیگه آرامشم رو مدیون عشق خدام《💛》تاااا ابد♾✋
خدای خوبم؛ این شعر بخشی از احساس من نسبت به تو رو به تصویر میکشه ؛ " مرا هزار امید است و هر هزار تویی/شروع شادی و پایان انتظار تویی /بهارها که ز عمرم گذشت و بی تو گذشت /چه بود غیر خزان ها اگر بهار تویی/دلم ز هر چه به غیر از تو بود خالی ماند / در این سرا تو بمان ای که ماندگار تویی/شهاب زودگذر لحظه های بوالهوسی است /ستاره ای که بخندد به شام تار تویی /جهانیان همه گر تشنگان خون من اند/ چه باک زان همه دشمن چو دوست دار تویی /دلم صراحی لبریز آرزومندی است/ مرا هزار امید است و هر هزار "تویی"شاعر:سیمین بهبهانی