هرکاری میکنم باهاش کناربیام و خوب باشم نمیشع اصلا شخصیت متفاوت داریم من شیطون و خونگرمم اون ساکت و درونگرا الان امتحان مجازی داشت کسی که قراربود جوابارو بهش بدع نداد ونامردی کرد من داشتم دلداریش میدادم که عیب نداره آدم نیست اون دختره ولش کن یهو باپرخاش دادکشید بروگمشو حرف نزن منم گفتم من تو پذیرایی نشستم تواگر میخوای تنهاباشی و صدامو نشنوی برو تو اتاقت اونم گفتم میزنمتا منم عصبی شدم گفتم خرکی باشی و حمله کرد طرفم و همدیگرو زدیم مامانم هم دید که مقصر اون بود بااین حال فقط جدامون کرد هیچی نگفت درحالی که اگر حق باخواهرم بود کلی دادو بیدادمیکرد سرمن آبجیم واقعا خجالت نمیکشع فک میکردم اجتماعی شده دیگه تا الان ولی میبینم که این طوری نیست هفت سال هم ازم بزرگتره حتی جثه اش هم ازم بزرگ تره و رزمی کارکرده بااین حال مامانم یه کلام نگفت نکن این کارو تو بزرگتری هرسری هم که دعوامیکنیم خودش میاد عذرخواهی میکنع اونقدر سه پیچ میشه منم دلم براش میسوزه میبخشمش تاحالا۱۰باربیشتراین اتفاق افتاده من واقعا نمیدونم چیکارکنم خواهرهای شماهم اینطورین ؟ اگر اینطورین چجوری باهاشون کنارمیآیید ؟