سلام بچه ها من خیلی خیلی با شوهرم مشکلات داشتم جوری که کارد به استخونم رسید و تصمیم گرفتم حق طلاق را از شوهرم بگیرم و بعد از یکسال دوندگی و بخشش مهریه حق طلاق رو گرفتم
ما مستاجر بودیم و موعد خونه تموم شد و شوهرم گفت خونه خیلی گرون شده و نمیتونم بگیرم منم اسباب کشی کرذم و اومدم خونه بابام طبقه بالا با پسرم زندگیمو شروع کردم ولی یکم که گذشت دیذم پسرم خیلی بی تابه برای باباش و دلم بحالش سوخت و تصمیم گرفتم یه فرصت دیگه به زندگیم بدم به شوهرم گفتم تمام طلا و پس اندازم میدم بابام هم صد ملیون کمک میکنه تو هم هرچی داری بزار و یه خونه بخریم بخاطر بچه یه فرصت دیگه به زندگیمون بدیم تا اینکه...