من قبل از اینکه اصلا به بارداری فکر کنم همیشه میگفتم یه روز پسردار بشم اسمش رو میزارم امیرعلی
به همه هم گفته بودم هرکی هم باردار میشد و پسر بود میگفتم توروخدا امیرعلی نزارین
وقتی که فهمیدم پسر شده بچه ام گفتم امیرعلی
هرچی شوهرم گفت امیرمحمد گفتم نه من امیرعلی دوست دارم اگه بعدا دوباره پسردار شدیم بزاریم امیرمحمد
هرکی بهم رسید حتی اینجا نه از روی قصد و نیت اینو میدونم ولی بهم گفتن امیرعلی ها شیطون میشن
منم گفتم ان شاالله پسر من ثابت میکنه که شیطون نیستن
من واقعا این اسم رو دوست دارم و نظر هیچکس جز شوهرم برام مهم نبود که خداروشکر اونم باهام موافقت کرد
خیلیا بهم گفتن اسمش رو عوض کن
اسم ائمه نزار
ولی مادرشوهرم گفت حق مادره که اسم برای بچه اش خودش انتخاب کنه چون اون ۹ ماه تو شکم نگهش میداره بعدشم که دنیا بیاد زحمتش با مادرشه
من مصمم سر حرفم وایسادم حالا هرکی هرچی دلش میخواد بگه من اصلا برام مهم نیست