دیروز رفته بودم خونه مادرشوهرم اینا جاریم هم اومد از این مانتو نخیا پوشیده بود گهگاهی دکمه هاش باز میشد سینه های صافش معلوم میشد همش نگا میکردم به شوهرم میدیدم نگاشو میدزده و کامل بعدش میره تو فکر
ادم نیستن یه سریا فقط حرصشو ما باید بخوزیم
شوهرت هیززززه
سینه صاف مگه داریم 😐
خب؟
حتما ممه هاش گندس؟؟؟
بدن من بدبخت پره جوشه ای خدا دارم دق میکنم
چ بی حیا😏
سینه هاش کامل دیده میشد؟!
سینه های خودت چجوریه
چدا تو فکر؟
😂😂😂جدیا این حرکتا منم زیاد از شوهرم دیدم چه فکری میکنن یعنی از ترس ماها نگاشونو میدزدنا خخخخ
الان تو چرا گشت ارشاد شدی؟؟؟😕
خاک تو سر جاریت
بهش گوش زد میکردی شاید متوجه نبود
میخاسی بهش بگی بره درست کنه شاید خودشم خبرنداشته باشع.منم یبار بلوز مردونه پوشیده بودم دکمه زیر سینه بازشده بود جلوهمه ولی بخدانمیدونسم😐🤦♀️😂
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
31 ثانیه پیش
32 ثانیه پیش
33 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
