فرار
مام یدونست تو حموم بیاد بیرون هی اب میریزم کنارش تا بره کنار سطل حموم قایم بشه منم زود میشورم میام بیرون.بزرگه نمیشه کشتش
بچه تر بودم میشکتم ولی گنده شدم ترسوتر شدم.تازشم دوماه پیش توی عید دوتا مارمولک نروماده تو خونمون بودن بازور مامانو بابام و داداشام کشتنشون