2737
2734

خواهرم ۴سال پیش با داشتن دوتا بچه ازشوهرش جدا شد پارسال با یهدمرد مجرد عقد کردن بعد از ۹ ماه پسره گفت من نمیخوام و این چیزا خواهرم را طلاق داد الان خواهرم با یه مرد ۳۵ساله با داشتن یک پسر ۶ ساله میخواد ازدواج کنه ده روز دیگه جشن عروسیشونه شوهرم نمیزاره حتی داماد را ببینم چه برسه به رفتن به مجلسشون میگه نمی زارم بری عروسیشون آیا کارش درسته یا باهاش برخورد کنم   

توروخدا برای پسر سه سالم دعا کنید که شفا پیدا کنه ممنونم ایشالا خدا بهتون سلامتی بده 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728

معذرت میخوام مگه خواهرتون فا.. است که نمیزاره بری عروسیش، عقد کرده جرم که نکرده

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃   امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍
2738

داماد چند روز پیش اومده باهاش سلام علیک کرده خودش را زده به نشناختن جواب سلام هم نداده

توروخدا برای پسر سه سالم دعا کنید که شفا پیدا کنه ممنونم ایشالا خدا بهتون سلامتی بده 

  ی طرفه قاضی نرین بچا ...

دلیلشو بگو اسی چرا میگه نرو؟!

هرچند زر مفت میزنه ! تو پشت و پناه خواهرتی باید بری

دیگع راپی با ماهیتابه نیستم☹ ی راپونزل ناراحتم 🚶‍♀️که کنج  قلعه نشسته و باورش شده هیچوقت قرار نیست اون فانوس هارو ببینه 🥀اصن براش مهم نیست اون شخصی ک وارد قلعه اش شده یوجینع یا فیلین :"/ 🚶‍♀️ ماهیتابه ای نداره ک کسی مزاحمش شد بزنه پِرِسش کنع ☹برام صلوات بفرستین حالِ دلم خوب شع :"))) دمتونم گرم♥️🌹

عزیزم اون خواهرته سعی کن بری ولی نه با دعوا..یجوری صحبت کن یا یسری از سیاست های زنونه ک بتونی راضیش کنی.اما یادت باشه برای یه مجلس زندگی خودتو بهم نریزی..بازم سعیتو بکن ولی دعوااا نکنیا با داد و بیداد بدتر جریح میشه.امیدوارم موفق باشی

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز