ابروم پیش بابام رفت صفحه 8 | تبادل نظر نی نی سایت

مدیر

عضویت: 1399/03/01

تعداد پست: 3008

تازه عقد کردم قراره فردا شوهرم بیاد خونمون.منم دیدم بابام سرکاره گفتم برم حموم (تمیزکاری...)واجبی هم بردم .

بعد نمیدونستم بابام اومده خونه به مامانم گفته بود چه بو بدی میاد بو واجبیه؟بعد فهمبد دارم چیکارمیکنم بعد گفته ب مامانم که فردا کار دست خودشون ندن

الان از حموم اومدم مامانم اینارو گفت نمیتونم برم تو حال بابامو ببینم خیلی خجالت میکشم

1399/03/16

14:51

37 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

۵۵۶۰

عضویت: 1398/07/14

تعداد پست: 1343

منم از این خل بازییها در اوردم ولی خوب چه کاریه همون ژیلت مگه چه ایرادی داره

ایرادش اینه که از حموم بیرون نیومده

موها در اومدنه 😐

1399/03/16

15:00

10 نفر لایک کرده اند ...

مامان_بلوط

عضویت: 1396/10/08

تعداد پست: 22775

شوهرمنم همیشه بهم میگه خوب

اخی عزیزم درکت میکنم

واسه حل گره های زندگیم یه صلوات میفرستین .اللهم صل علی محمد وآل محمد وقتی تو امضاتون میزنین صلوات من میفرستم براتون فقط حال ندارم اعلام کنم😄❤ من مطمئنم خونه ام سه تا اتاق داره با یه حیاط که توش حوض داره تابستونا میخوابیم داخلش😍و یه آشپزخونه ی بزرگ و خوشگل من تو اون خونه نفس میکشم وخوشحالم و بچه هام سالم وسلامت بزرگ میشن من مطمئنم خدایا کمکم کن 😍یا نُورُ یا بُرْهانُ، یا مُبینُ یا مُنیرُ، یا رَبِّ اکْفِنی الشُّرُورَ وَ آفَاتِ الدُّهُورِ وَ أَسأَلُکَ النَّجَاهَ یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ❤️بسم الله الرحمن الرحیم اَلحَمدُللهِ الّذی عَرَّفَنی نَفسَهُ وَ لَم یَترُکنی عُمیانَ القَلب اَلحَمدُلله الّذی جَعَلَنی مِن اُمَّهِ محمد صَلی الله عَلَیه وَ آله اَلحَمدلله ِ الّذی جعلً رِزقی فی یَدِه وَ لَم یَجعَلهُ فی اَیدی النّاس اَلحَمدللهِ الّذی سَتَرَ عُیوبی وَ عَورَتی وَ لَم یَفضَحنی بَینَ النّاسِ.❤️ ماشاالله ولا حول و لا قوه الا بالله❤️

1399/03/16

15:00

0 نفر لایک کرده اند ...

مامان_ستایش

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

مـــاهـــوربــلـــا

عضویت: 1398/10/20

تعداد پست: 12176

اره خیلییییی تو فیلما میبینه دختر تودوران عقد باردار میشه هی میترسه منم باردار شم

😂😂

دیگه اونجور فیلما نذار ببینه

🌻🌱💎 حتی اگر بدانم که دنیا فردا تکه تکه خواهد شد باز هم درخت امیدم را عاشقانه میکارم.😍🍃چقدر جهان می تواند زیبا باشد ،اگر در آن فقط هنر و لذت و عشق وجود داشت!

1399/03/16

15:00

1 نفر لایک کرده اند ...

jjnazgoljj

عضویت: 1398/12/19

تعداد پست: 720

نهایتا فردا یه چهارتا بوس اکتفا کنین

چند دفعه مامانت اینا ببینن از شما بخاری بلند نمیشه

تفکرشون ب سمت اونجور جاها نمیره

1399/03/16

15:00

1 نفر لایک کرده اند ...

oldoz64

عضویت: 1398/09/21

تعداد پست: 2726

تو کیسه فریزر😄😁😂

بعدشم از پنجره اتاقش پرت کنه تو خیابون 😂😂😂😂😂

1399/03/16

15:00

1 نفر لایک کرده اند ...

تمپی_قرنطینه

عضویت: 1398/12/21

تعداد پست: 4752

تنها راهش اینه به شوهرت بگی فردا نیاد و الان برو بلند بلند جوری که بابات بشنوه بگو راستی مامان یادم رفت بگم شوهرم دیروز زنگ زد گفت کار واسش پیش اومده نمیاد من یادم رفت بگم بهتون

سلام تو پیجم کلی مگنت🌈🦉🦋🍆🍓🥕 دسته کلید ⁦❤️⁩💛🌺🐁🐣ماگ🍭🍬🍫 با قیمت مناسب دارم به تمام شهرها هم پست میکنم😉😘arezookhamirchiniشماره واتس آپ ۰۹۳۶۱۸۳۲۲۷۱

1399/03/16

15:01

9 نفر لایک کرده اند ...

tahamanan

عضویت: 1398/04/30

تعداد پست: 9781

من یه بار پریودم عقب افتاده بود استرس گرفته بودم میدونستمم بخاطر هورمونه اصلا رابطه ای در کار نبود . ...

رابطه نداشتین چطوری پس باردار شدی؟

1399/03/16

15:01

4 نفر لایک کرده اند ...

lost_in_you

عضویت: 1399/02/30

تعداد پست: 7314

چجوری همه میفهمیدن🤔😁

یه روز قبل اینکه شوهرم بیاد خواهرم برام میزد

ماهی یه هفته میومد خونمون

کارش یه جا دیگه بود

ساعت ها تو اتاق اپیلاسیون طول میکشید

درم قفل

همه میفهمیدن دیگه😂

1399/03/16

15:01

1 نفر لایک کرده اند ...

leylayenajnoonam

عضویت: 1398/03/28

تعداد پست: 2793

تنها راهش اینه به شوهرت بگی فردا نیاد و الان برو بلند بلند جوری که بابات بشنوه بگو راستی مامان یادم ...

این خوبه

تو تربیت فرزند کوشا باشید....من همون najvaye manهستم ک چشام آبیه😁😁کلی عکس گذاشتم چند نفر تازه میشناختنم بخاطر بی ادبی یکی دیگه ترکیدم...نترکونینن توروخدا باجنبه باشیم

1399/03/16

15:01

5 نفر لایک کرده اند ...

دلسترانگورقرمز

عضویت: 1398/12/18

تعداد پست: 7651

اوایل عقدمون گوشی نداشتم میرفتم باجه تلفن ب شوهرم زنگ میزدم یبار بابام اومد منو دید چنان غضبناک نگام کرد و رفت بدو بدو قط کردم رفتم خونه ب مامانم گفته بود الان اینا چ حرفی دارن باهم بزنن😒😒 بعد شب عقد داداشم زنشو آورد خونمون صبی شلوارشو برعکس پوشیده بود متوجه شده بود انقده ذوق میکرد ک پسرش ی کارایی کرده

چشمت ب امضام افتاد برا شفای مامانم صلوات میفرسی💔🙏

1399/03/16

15:01

24 نفر لایک کرده اند ...