سلام وای بچه ها من از دیشب همش تو فکر این دختره بیچارم یکی از دوستام وقتی خیییلی بچه بود مامانش فوت کرد حدود ۱۵ سال داشت بعد باباشم اصلا ادم نبود همش دنبال زن بازی و اینا بود دختره هم از کمبود محبت با یه پسره افتاد ک اصلا در حدش نبود پسره خیلی الوات بود بعد اونجا پردشو از دست داده الان باباش زن گرفته و دختره براش ی خاستگار خ خوب اومده دختره هم به پسره همممه چیو گفته پسره هم قبول کرده گفته مشکلی ندارم مهم ایندمونه حالا نامادریش گیر داده ک قبل عقد باید بری تست بکارت بدی و با اون بری خونه بخت وگرنه نمیشه دختره بدبختم مونده چیکار کنه ناگفته نماند نامادریش ازون افریته هاس خیلی موزیه
با ی ماما هماهنگ کنن برن اونجا
مادر شوهر نخواست نامادری میگه...
بگه اونا رسم ندارن
با پسرع درمیون بزارع پسره بیاد بگع من اجازه نمیدم همسر ایندم اینکارو کنه...
به کسیم مربوط نیس..
وا به اون چه؟؟ اصل كاري پسره است بگو توجه نكنه به نامادريه
بنظرم پسره باید ب نامادریه بگه من قراره باش زندگی کنم دخالت بیجانکن
واااا به نادریه چه ربطی داره؟
باید پسره بیاد بگه ما از این رسما ندارین اینو توهین به دختر میدونبم
به پسره بگه ک به نامادریه بگه ک من خوشم نمیاد
بابا پرده واقعیت نداره بخدا قرن بیست و یکمههه با خیال راحت بره دکتر اصن استرس نداشته باشه بش میگه سالمه اگر بره دکتر دست و پاشو گم کنه میگه نداری بعدشم واقعا فک کردین پرده س؟؟ که پاره بشه اون خونریزی ب خاطر مویرگ های واژنه. این اتفاق واسه خیلیا افتاده با آرامش کامل بره دکتر
بگه که خانواده شوهرم این رسمو ندارن و شوهرم کاملا ب من اعتماد داره دوست نداره همچین کاری بکنم
بعد شبه عروسیش رو دستمال دستشو خون کنه بریزه رو دستمال نشون این اکبیر بدن
دختره ب پسره بگه هماهنگ باشن بعد پسره بگه همچین چیزایی و نمیپسنده
البته دکتر هم برن و قضیه رو بگن ممکنه گواهی جعلی بدن
این دیگه واقعا ازون نامادریا اصله
بگو به پسره بگه پسره باید خودش به نامادریه بگه ک من مشکلی با این قضیه ندارم شما چرا جوش میزنی دلم نمیخواد ک بره دکتر بهش اعتماد کامل دارم باید محکم حرف بزنه تا دهنشو ببنده
اون زنه خودش کنجکاو شده ببینه دختره بکارت داره یا ن وگرنه به فکرش نیس
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
