2737
2739
عنوان

بیاین میخوام عکس بزارم 😁

4738 بازدید | 507 پست

بچه ها میخوام عکس دختر خالم و دوس پسرش که میاد خواستگاریش رو بزارم

از خودشم اجازه گرفتم و میدم بخونه

لطفا نظر بدید که بهم میان یا نه 😁

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

برم دستشویی بعد بیام عکس بزار یا قبلش بزار😐

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃   امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍
2731

باشه 

اُفتاده ای بودم که دستم را گرفتی مانند نوری در دلِ من پا گرفتی/از آسمانِ عشق چترَت را گشودی یکدفعه در قلبِ اسیرم جاگرفتی/تو وارثِ جود و خسایِ حیدر هستی ارثیه را از حضرت زهرا گرفتی خدای من، مهربونم، خالقِ من ،میدونم میدونم میدووونم که از دلم خبر داری، میدونی تو قلبم چیه،تو خودت به تپش های قلبم که شدت میگیره به چشم هایی که یادم نمیره به صدایی که تو گوشمه آگاهی، تو ای مهربونترین ای پاکترین ای بزرگترین محبت و حقیقی ترین عشق، منو ما رو همه رو به انچه که در اتشش میسوزیم برسون ،من باور دارم که عشق یه محبت الهههیه که به هر کسی نمیدی، عشق غیر ارادیه، شعله ی عشق رو تو توی قلبم گذاشتی و وقتی که به درگاهت دعا کردم که این محبتو که این عشق رو از قلبم ببری و از یادم محو کنی این کار رو نکردی پس خدای من لطفا معجزه کن معجزه کن که من باور دارم اعجابِ تو همه ی انتظارا رو همه ی حسرتا همه ی غم های قلبمون رو میبره،  ای پروردگار مهربونِ ما، که همیشه مواظبمونی، ما رو طعام میدی و پرده پوشی میکنی لطفا همه ی ما رو خوشبخت و رستگار کن که قلب های پر از گناه و ناامید ما جز تو کسی رو نداره و روح خستمون سرگردون و آشفته حاله، خدایا لطفا ما رو بخاطر همه ی سرپیچی ها و گناهامون ببخش، بخاطر وجودِ آن یگانه قلبِ پاکی که تو زمین به ما و در کل جهان به تمام موجودات هدیه دادی ببخش ما قدرش رو ندونستیم، قلبش رو نشکستیم بلکه تکه تکه کردیم پس خدای من، از تو خواهش میکنم به امید ما ادم های خودخواهِ دنیا دوست به امید اصلاح  ننشینی و حکومتش رو برپا و پابرجا کنی❤
برم دستشویی بعد بیام عکس بزار یا قبلش بزار😐

خب با گوشی برو

اُفتاده ای بودم که دستم را گرفتی مانند نوری در دلِ من پا گرفتی/از آسمانِ عشق چترَت را گشودی یکدفعه در قلبِ اسیرم جاگرفتی/تو وارثِ جود و خسایِ حیدر هستی ارثیه را از حضرت زهرا گرفتی خدای من، مهربونم، خالقِ من ،میدونم میدونم میدووونم که از دلم خبر داری، میدونی تو قلبم چیه،تو خودت به تپش های قلبم که شدت میگیره به چشم هایی که یادم نمیره به صدایی که تو گوشمه آگاهی، تو ای مهربونترین ای پاکترین ای بزرگترین محبت و حقیقی ترین عشق، منو ما رو همه رو به انچه که در اتشش میسوزیم برسون ،من باور دارم که عشق یه محبت الهههیه که به هر کسی نمیدی، عشق غیر ارادیه، شعله ی عشق رو تو توی قلبم گذاشتی و وقتی که به درگاهت دعا کردم که این محبتو که این عشق رو از قلبم ببری و از یادم محو کنی این کار رو نکردی پس خدای من لطفا معجزه کن معجزه کن که من باور دارم اعجابِ تو همه ی انتظارا رو همه ی حسرتا همه ی غم های قلبمون رو میبره،  ای پروردگار مهربونِ ما، که همیشه مواظبمونی، ما رو طعام میدی و پرده پوشی میکنی لطفا همه ی ما رو خوشبخت و رستگار کن که قلب های پر از گناه و ناامید ما جز تو کسی رو نداره و روح خستمون سرگردون و آشفته حاله، خدایا لطفا ما رو بخاطر همه ی سرپیچی ها و گناهامون ببخش، بخاطر وجودِ آن یگانه قلبِ پاکی که تو زمین به ما و در کل جهان به تمام موجودات هدیه دادی ببخش ما قدرش رو ندونستیم، قلبش رو نشکستیم بلکه تکه تکه کردیم پس خدای من، از تو خواهش میکنم به امید ما ادم های خودخواهِ دنیا دوست به امید اصلاح  ننشینی و حکومتش رو برپا و پابرجا کنی❤
2738
خدایا کجا خوبی کردم ک الان زود رسیدم من واس عکس

😂

من اکثرا زود میرسم

اُفتاده ای بودم که دستم را گرفتی مانند نوری در دلِ من پا گرفتی/از آسمانِ عشق چترَت را گشودی یکدفعه در قلبِ اسیرم جاگرفتی/تو وارثِ جود و خسایِ حیدر هستی ارثیه را از حضرت زهرا گرفتی خدای من، مهربونم، خالقِ من ،میدونم میدونم میدووونم که از دلم خبر داری، میدونی تو قلبم چیه،تو خودت به تپش های قلبم که شدت میگیره به چشم هایی که یادم نمیره به صدایی که تو گوشمه آگاهی، تو ای مهربونترین ای پاکترین ای بزرگترین محبت و حقیقی ترین عشق، منو ما رو همه رو به انچه که در اتشش میسوزیم برسون ،من باور دارم که عشق یه محبت الهههیه که به هر کسی نمیدی، عشق غیر ارادیه، شعله ی عشق رو تو توی قلبم گذاشتی و وقتی که به درگاهت دعا کردم که این محبتو که این عشق رو از قلبم ببری و از یادم محو کنی این کار رو نکردی پس خدای من لطفا معجزه کن معجزه کن که من باور دارم اعجابِ تو همه ی انتظارا رو همه ی حسرتا همه ی غم های قلبمون رو میبره،  ای پروردگار مهربونِ ما، که همیشه مواظبمونی، ما رو طعام میدی و پرده پوشی میکنی لطفا همه ی ما رو خوشبخت و رستگار کن که قلب های پر از گناه و ناامید ما جز تو کسی رو نداره و روح خستمون سرگردون و آشفته حاله، خدایا لطفا ما رو بخاطر همه ی سرپیچی ها و گناهامون ببخش، بخاطر وجودِ آن یگانه قلبِ پاکی که تو زمین به ما و در کل جهان به تمام موجودات هدیه دادی ببخش ما قدرش رو ندونستیم، قلبش رو نشکستیم بلکه تکه تکه کردیم پس خدای من، از تو خواهش میکنم به امید ما ادم های خودخواهِ دنیا دوست به امید اصلاح  ننشینی و حکومتش رو برپا و پابرجا کنی❤
خب با گوشی برو

میخوام بزنم تو شارژ یکم‌توی این فاصله شارژ بشه😅

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃   امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍
میخوام بزنم تو شارژ یکم‌توی این فاصله شارژ بشه😅

مال منم شیش درصده

اُفتاده ای بودم که دستم را گرفتی مانند نوری در دلِ من پا گرفتی/از آسمانِ عشق چترَت را گشودی یکدفعه در قلبِ اسیرم جاگرفتی/تو وارثِ جود و خسایِ حیدر هستی ارثیه را از حضرت زهرا گرفتی خدای من، مهربونم، خالقِ من ،میدونم میدونم میدووونم که از دلم خبر داری، میدونی تو قلبم چیه،تو خودت به تپش های قلبم که شدت میگیره به چشم هایی که یادم نمیره به صدایی که تو گوشمه آگاهی، تو ای مهربونترین ای پاکترین ای بزرگترین محبت و حقیقی ترین عشق، منو ما رو همه رو به انچه که در اتشش میسوزیم برسون ،من باور دارم که عشق یه محبت الهههیه که به هر کسی نمیدی، عشق غیر ارادیه، شعله ی عشق رو تو توی قلبم گذاشتی و وقتی که به درگاهت دعا کردم که این محبتو که این عشق رو از قلبم ببری و از یادم محو کنی این کار رو نکردی پس خدای من لطفا معجزه کن معجزه کن که من باور دارم اعجابِ تو همه ی انتظارا رو همه ی حسرتا همه ی غم های قلبمون رو میبره،  ای پروردگار مهربونِ ما، که همیشه مواظبمونی، ما رو طعام میدی و پرده پوشی میکنی لطفا همه ی ما رو خوشبخت و رستگار کن که قلب های پر از گناه و ناامید ما جز تو کسی رو نداره و روح خستمون سرگردون و آشفته حاله، خدایا لطفا ما رو بخاطر همه ی سرپیچی ها و گناهامون ببخش، بخاطر وجودِ آن یگانه قلبِ پاکی که تو زمین به ما و در کل جهان به تمام موجودات هدیه دادی ببخش ما قدرش رو ندونستیم، قلبش رو نشکستیم بلکه تکه تکه کردیم پس خدای من، از تو خواهش میکنم به امید ما ادم های خودخواهِ دنیا دوست به امید اصلاح  ننشینی و حکومتش رو برپا و پابرجا کنی❤
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز