من جاریم با مادرشوهرم یه شهر زندگی میکنن ولی من خیلی باهاشون فاصله دارم.
برعکس اون خیلی به مادرشوهرم سر نمیزنه و همیشه دل مادرشوهرمو میشکنه و برادر شوهرم هم مطیعشه.
سالی یه بار زنگ میزنه و کلییییییی انتظار داره از همه. یعنی همه باید بهش زنگ بزنن دعوتش کنن و ...