دوسال پیش خونه خریدیم همزمان باردارم بودم و بی پول شدیم همه ميگفتن چطور تونستین بعد یک سال خونه بخرین هیچ کس نمیدونست چقد قسط داریم تو دوران بارداری که باید به خودم میرسیدم از نظر تغذیه شرایط خوب نبود کلی حرصم خوردم به خاطر مسائل خونه آخرای بارداری حتی شوهرم پول نداشت تا هفته ای یکبار دکتر برم و گفت پول ندارم تا خصوصی زایمان کنی دولتی طبیعی زایمان کردم و زایمان افتضاح بود در عرض یک روز از 53 کیلو رسیدم به 42 کیلو و بچم 2700 بود خودم دوباره به خاطر خونریزی رفتم اتاق عمل تازه اونجا بود که بعضی ها که اصلا مهم نبود ما تو چه شرایطی هستیم افسوس حال منو میخوردن یکم غذای مقوی برام درست کردن یکم به بهانه بچه کادوی کمی دادن.کار من بعد زایمان این بود تا موقعیتی پیدا میگردم به حال خودم و بلایی که سر اومد گریه کنم.زمان گذشت ما قسطامون کمتر شد میتونستیم یکم بهتر زندگی کنیم.تو مدت نداریمون خانواده شوهرم اصلا از شوهرم تقاضا نمیکردن حتی مادرشوهرم ساز نداریشو برای شوهرم نمیزد تا شوهرم فکرش مادرش باشه.حالا ولی دوباره شروع شده از زایمان خواهرشوهرم که پول از شوهرم گرفت تا حتما سزارین کنه تا کمک هایی که شوهرم به مادرش بنا به وظیفش میکنه.من میخوام برم دوباره عمل کنم و شوهرم اینو درک نمیکنه کلا برای گرفتن پول برای خودم باید کلی باهاش کلنجار برم.یه نمونه اینکه برای مادرش که پیش خواهرشوهر تازه زایمان کردم هست زنگ زده که چیزی نیاز ندارین اونم گفته نون سنگک و بربری برام بخر با نمک. شوهرم پول تو جیبش نبود از من ده تومن گرفت تابرای مادرش وسیله بخره امروز باهاش دعوام شد و حالا پیام داده به خاطر نون که برای مادرم گرفتم چرا داستان درست کردی ولی تمام حرف من اينه برای خودم و خودش ارزش قائل نميشه ولی برای دیگران دل میسوزونه.
وقتي همه زندگيت ميشه يه دختر .......٥سال عمرمو گذاشتم پاش .من ميدونم با يكي ديگه س.ميدونم اون منو لو داده .ميدونم اون لو داده. ميدونم منو ديگه نميخواد ،ولي من الان دلم پر ميكشه واسه اينكه يه بار ديگه ببينمش.ديالوگ متري شيش و نيم insta:Yasivoroojak
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
شوهر منم همینه البته تازگیا اینجور شده میگم صد بده میخام ب خودم برسم انگار جونش بالا میاد البته من بیمارستان خصوصی سز کردم قبل بچه خیلی خوب بود بعد بچه اینجوری شد
خدایا! از صمیم قلبم و بندبند وجودم هزاران بار شکرت میکنم بابت همسری 💏که به من هدیه دادی..کسی که کنارش فقط و فقط لمس آرامش و خوشبختیه😍❤شکرت میکنم بخاطر خونواده ی خوب و عزیزم..بخاطر سلامتیشون.. مهربونیشون..دوستت دارم خدای مهربونم..😘🙏
شوهرم موقعی که باهام آشنا شد گفت خانوادم خیلی ازم انتظار دارن ازدواج کنم دست از سرم بر میدارن ولی بعد ازدواج انگار خودش وظیفش میدونست که کاری انجام بده چون از بچگی پدر نداشت حالا من که مخالفت میکنم میگه تو نباید بهم حرف بزنی و دخالت کنی اگه من برای مادرم با خانوادم کاری انجام میدم اما بعضی وقتا خودش باز از اینهمه انتظار میناله که خسته شدم
نمیذاره بچه کوچیکم دارم چند بار تهدیدش کردم اما فایده نداره
كار در خونه بگير
وقتي همه زندگيت ميشه يه دختر .......٥سال عمرمو گذاشتم پاش .من ميدونم با يكي ديگه س.ميدونم اون منو لو داده .ميدونم اون لو داده. ميدونم منو ديگه نميخواد ،ولي من الان دلم پر ميكشه واسه اينكه يه بار ديگه ببينمش.ديالوگ متري شيش و نيم insta:Yasivoroojak
از اول برای خودتون ارزش قایل نشدین و کوتاه امدین عادت کردن بزرگترین اشتباهتون با نداری باردار شدین ...
میدونم خودم کوتاهی کردم چون مجردی هم با نداری ساختم شاید اگه بلای زایمان سرم نمیاومد الان یکم بی خیال بودم ولی الان مدام خودمو سرزنش میکنم که چرا در حق خودم کوتاهی کردم و همش میخوام به عقب برگردم و الان وقتی کارای شوهرمو میبینم ناراحتیم بیشتر ميشه و حرفایی میزنم که باعث دعوامون میشه