2737
2739
عنوان

بزرگترین حسرتتون تو زندگی چیه 😯💔

| مشاهده متن کامل بحث + 52022 بازدید | 906 پست

حسرته یه اندامه خوب و متناسب و زیبا 

خدایا روا مدار که گدا معتبر شود. گر معتبر شود ز خدا بیخبر شود💔ازنظر فیمنیست ها (فمنیست نماها)حقوق زن با مرد برابره  اما حقوق زن با زن برابر نیست😏😏امیدوارم توزندگیت یکی مثله خودت سرراهت قرار بگیره حالا برو فکر کن ببین این نفرینه یادعا برا خوشبختی همه آرزو به دلها دعا کنید😘           منتظران ظهور آگاه باشید حسین را منتظرانش کشتند😔 اسلام به ذاته خود ندارد عیبی هر عیب که هست از مسلمانیه ماست🥰


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

بزگترین حسرت زندگیم اینه یبار سر فرصت صفر های حساب بانکیمو بتونم بشمرم   و کاش این خونه ویلاییمون ک ته نداره یبار تهشو ببینم  اونایی که با زیبایی  و ثروتم زخمی کردم انشالله خو بشن  همه جای دنیا رفتم کاش فلسطین اشغال نبود اونجا میدیم یه نقطه از مین ندیده از دنیا نرم هیییی  حسرت اینکه ازین خوابا ببینم کسی بیدارم نکنه البته مشکل این خوابشم نمیبینم و غربت هم کسی بیدارمم نیمکنه تالنگ ظهر خوابم الان اتفاقی صبحو دیدم  

2728
داشتن یه شغل دولتی و حال دادن به پدر و مادرم. مثلا ببرمشون رستوران، براشون ماشین ظرفشویی بخرم، ببرم ...

پدر مادرت برات چیکار کردن که اینقدر دوسشون داری میشه بگی؟

پدر مادرت برات چیکار کردن که اینقدر دوسشون داری میشه بگی؟

همون کاری که همه ی پدر مادرا میکنن.

بزرگم کردن، هوامو داشتن راهنمایی و دبیرستان مدرسه نمونه فرستادنم، با اینکه وضع مالی خوبی نداشتن ولی همیشه بهترین چیزارو برام خریدن، یعنی کل اون مدرسه مون وسایل من تک بود، بعد از ازدواج برای ارشد خوندنم کمکم کردن. مامانم هر هفته می اومد بچه مو نگه میداشت که من برم دانشگاه،

دیگه جهیزیه و سیسمونی هم درحد خودشون خریدن

2738
دیگه نمی تونم دو تا بچه دارم یکی هم الان باردارم مغزم داغونه از بس اذیت میکنن 

میدونی درسته مسگن همه چیز به تلاش فردی بستگی داره ولی واقعا اینطور نیست خیلی به پدر و مادرم مربوطه منم خیلی سختی کشیدم  خیلی اونقدر له شده بودم که قشنگ فکر میکردم احمق و کند ذهنم طوری که وقتی رفتم دانشگاه باورم نمیسد که قبوا شدم و کند ذهن نیستم اینقدر داغون بودم هیچ وقت نمیبخشمشون ارتباطم باهاشون کمه خیلی 

حسرت اینکه باردار بشم و خداوند بهم فرزند بده 😔

حسرت یه سفر خارج از کشور

من عروسی نگرفتم همه پولمونو اون موقع دادیم یه خونه بزرگ و تازه ساز خریدیم و یه مهمونی ساده

اما الان میگم کاش یکم خونم ساده تر بود اما یه مهمونی مفصل و عکسای عروسی توی باغ داشتم . به هرکی میگم میگه ما که گرفتیم هیچ اتفاقی نیوفتاده بهتر که الان خونه داری اما میرم عروسی کسی خیلی حسرت میخورم میام چند روز با همسرم حرف نمیزنم 😞

خدایا خودت مراقب هدیه ات باش ❤ برای سلامتی نی نی تو دلم دعا کنین ❤
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز