اختلاف سنیمون زیادع
حرف همو نمیفهمیم
میگ ناراحتم از اینکه تو خونمی
مهریتو میدم برو
ب خانوادم توهین میکنه .دیگ امشب خیلی بحثمون جدی شد تو ماشین بودیم داشتیم میرفتیم خونه بش گفتم ببرمخونه بابام گف باشع
نزدیکای خونه بابام این گف ک میبرمتخونه خودمون الان حال و حوصله رفتنب اونجا و روب رو شدن با پدرتو ندارم منم خیلی عصبی بودم در ماشینو باز کردم تو حین حرکت خودم میخاستم پیادع بشم ک پرت شدم پایین همه جام زخمه