بچه ها من تو شهر غریب زندگی میکنم و دو سال عروسی کردم خیلی تنهام تنها دلخوشیم همسرمه، اونم صبح ها میره سرکار تا هفت غروب
با کلی قرض و اینا چند ماه خونه خریدیم
همسرم نمیتونه قسط بده از فردا کار نیم وقت گرفته تا یازده شب
حسابداره
دلم گرفته نمیدونم دعا کنم جور نشه بره سرکار یا دعا کنم موفق باشه😢
چون اینجا غریبم و با محیط اینجا آشنا نیستم همسرم نمیزاره برم سرکار 😔