اره مونی جان حرفاش غیرمنطقیه چون لجبازه فوق العاده ولی قضیه خبردار شدن و میگه چون بیشتر کسایی ک تو دادگاهن مارو میشناسن تو محله ما میشینن همینطورم هست واقعا.بعد میگه اگه پرونده بره زیر دست اونا دیگه همه جارو پرمیکنن و میوفتیم روزبونا اونوقت دیگه اون زندگی نمیشه طلاق بگیریم بهتره اینم بگم ک تو شهرستان کوچیکی هستیم
ببخشید فافاگل جان.. این توصیه‌ی من شخصی هست و از نظر حقوقی نیست. با توجه به اینکه در دوران عقد هستی واقعا دیوونگی هست که بخواهی به ادامه‌ی زندگی با این آقا فکر کنی. پدر را در جریان بگذار و وخواهشا زندگی خودت را قمار نکن. شما پس فردا با ایشون زندگی کنی و این مشکلات پیش بیاد خیلی خیلی اوضاعت خراب‌تر میشه. می‌تونه توی خونه زندانیت کنه و ارتباطت رو با بیرون قطع کنه و با همین جور حرف‌ها تو را از پیگیری و شکایت بترسونه و بدترین بلاها رو به سرت بیاره. نمی‌ترسی از چنین وضعیتی؟
فکر می‌کنی این مرد چرا در خیابان دیگران رو نمی‌زنه؟ چون میدونه که در خیابان این کارو بکنه مجازاتی داره. هم دیه و هم آبروریزی. تو اگر بهش ثابت کنی که وقتی تو را میزنه هیچ مجازات و عواقبی نداره خب باز هم تکرار میکنه. برفرض شما برید کلانتری و مشخص بشه که ایشون شما رو زده. چرا دیگه نمی‌تونید با هم زندگی کنید؟ اگر ایشون خودش را اصلاح کنه ( که بعید میدونم) باز هم میتونید. این حرف‌هاش بهانه هست. پدر را در جریان بگذار و خام حرف‌هاش نشو.
حرفات درسته مونی جان کاش توی تاپیکم پستایی ک گذاشتم میخوندی درمورد شوهرم گفتم ی مقدار زیادی تعصب داره فکرمیکنه من لجبازی دارم میکنم ک میگم اول برو مشاوره بعد رضایت میدم میگه تو این بارصداتو بلندکردی بهت گفتم صداتو بیارپایین فاصلمون کمه چراصداتو بالابردی ک من و عصبانی کنی خب من وقتی دیرم حرف بی منطق میزنه و بی احترامی میکنه هرچند باصدای اروم تر نتونستم خودمو کنترل کنم و جوابشو دادم ک کتک زد حالا میگه خودت مقصر بودی وگرنه من ازارم ب مورچه هم نمیرسه. وقتی دیدم موقع بحث با انگشتاش صورتم و هل داد البته ن طوری ک دردم بگیره منم با گوشیمـک دستم بود زدم رو دستش گفتم چرا زدی چون رو استخون مچ دستش زدم قرمز شد البته محکم نزدم چون دلم نمیاد هیچکسو بزنم بعد دیگه دعوا بدترشد
عزیزم الان وقت ندارم ولی سر فرصت ایشالله تاپیکت رو می‌خونم. با این چیزها که اینجا تعریف کردی کاملا یک نفر داره از نظر روحی و جسمی تو را استمثار میکنه. این حر که تو را مرا عصبانی کردی و من تو را زدم یا اینکه مقصرش خودت بودی که مرا عصبی کردی حرف کاملا بی معنی هست. نباید با این حرف‌ها قانع بشی و زور بشنوی. هر آدمی موظف هست خودش را کنترل کنه و همین آقا در کوچه و خیابان مردم صد برابر شما بهش حرف نامناسب می‌زنند و صداشون رو بالا می‌برند ولی خودش را کنترل میکنه. شما اگر ساکت باشی در سکوت و تنهایی هر بلایی بخواد سرت می‌یاره و با توجیه قانعت میکنه که مقصر خودت بودی. یک روز به خودت می‌آیی و می‌بینی که سال‌هاست به خاطر هیچ و پول بهت ظلم شده و هیچ کس خبر دار نشده هر روز زندگیت با رنج بوده.
تو اگر شکایت نکرده بودی الان حتی نمی‌تونستی کوچکترین شرطی براش بگذاری. پس فردا بری خونه‌ی خودت دیگه راه شکایت کردن هم نداری. خواهشا خودت برو مشاوره (به تنهایی) تا بهت اعتماد به نفس رو یاد آوری کنه. مساله را با پدرت و بزرگ‌ترهای دلسوز در میان بگذار. در مورد حقوق قانونی بالاتر گفتم که ایشون به هیچ وجه نمی‌تونه مجبورت کنه که باهاش زندگی کنی.
مواظب خودت باش تا ازاین موقعیت حساس بیرون بیایی و دوباره زندگی رو بسازی.
عزیزم شکایت پس نگیر اما پیش روانشناس برید شاید مشکلتون حل بشه و کدورت ها رفع بشه اما اگر خیلی روی غلدربازیش تاکید می کنه به نظر من بای وکیل مشاوره کن که چیکار کنی .شماره خانم پارسا وکیل دادگستری میدم بهت وکیل خیلی خوبی تماس بگیر مشاوره بگیر ازش تا راه قانونی را بدونی اشتباه نکنی که کارت سخت تر بشه
09123666928 خانم پارسا
مرسی عزیزم.پیش روانشناس ازبس لجبازه نمیاد مبگه من اومدم روبوسی خونتون دبگه این فیلما چیه درمیارین حالا نوبت توئه ک رضایت بدی بعد من از دلت درمیارم ک زدمت مشاوره هم دوهفته بعدش میریم ک حوصلمون اومد سرجاش
بازم با مشاور حقوقی صحبت میکنم ولی من واقعا دنبال پول دیه و این مسائل نبودم و نیستم اگه حتی شکایتی هم درکار نباشه و مشاور بگه شما بدرد هم نمیخورید همه چیو مبیبخشم و توافقی جدامیشم.واسه همین میگم نکنه از روی لجبازی و غرور داره این حرفو میزنه ک تو اول رضایت بده بعد من میام مشاوره شاید میخواد فک نکنیم ازروی ترس داره میاد مشاوره.امروزم بازم مشاورم گفت معلوم نیست شاید از سر لجبازی این حرفو میزنه شایدم شخصیتش مشکل داره
به هر دلیلی حالا یا به خاطر زندگیش یا از روی ترس بیاد مشاوره خیلی خوبه، حداقلش اینه که اگر زیاد مشکلتون حاد نباشه مشکل حل میشه البته اگر حرف روانشناس گوش کنید اگر نشد بعد به فکر گزینه طلاق باش.اما باهاش اتمام حجت کن دیگه روت دست بلند نکنه.
من متوجه هستم که دنبال این چیزها نیستی.. کاملا از حرفات معلومه. ولی ایشون امضا نداده که شکایت رو پس بگیری می‌یاد مشاوره. اگر اون موقع هم نیومد چی؟ اگر رفتید مشاوره و تاثیری روش نداشت چی؟ چرا برای کاری که وظیفه‌اش هست یعنی اصلاح خودش برای ادامه‌ی زندگی، برای شما شرط می‌گذاره؟ حق چنین کاری نداره. ایشون وظیفه اش بوده کتک نزنه و شکاک و تعصبی نباشه. حالا این اشتباه رو کرده و شما شکایت کردی. حالا تازه می‌خواهی بهش لطف کنی گفتی اگر بری مشاوره بهت فرصت دوباره میدم، اونوقت ایشون برات شرط گذاشته؟
عزیزم تو خودت توی مساله غرق شدی انگار ماجرا رو درست نمی‌بینی. ولی این آقا رسما داره به تو زور میگه و استثمارت میکنه و تو رو به شک انداخته. در حالیکه کوچکترین حقی برای شرط گذاشتن نداره. الان فقط باید شرمنده باشه که انگار نیست. لطفا خانواده رو در جریان بگذار.
نه خودشو محق میدونه.میدونی من اخرای نانزدیم یکی از پسرای همکلاسی دانشگاهم ک سه سال بود درسمون تموم شده بود و اصلا کوچکترین رابطه یا دوستی بااون و ن حتی باکس دیگه ای نداشتم و اون اقا هم خیلی بی حاشیه و نجیب بود از شانس بد من به پیام تبریک داد از جایی خبردار شده بود ک نامزد کردم.همسرمم چندروز بعد عقد وقتیپیام رو توی گوشیم دید خیلی داغ کرد و چون زمینه ی تعصب زیاد هم داره دیگه حساس تر شد و ازون ببعد همیشه میگه تو با نامحرم چت کردی بااینکه هزاربار بعدش گفته بیشتر از چشمام بهت اعتماد دارم
باخودم میگم اگه رضایت ندم شاید بعدا بگم اگه بهش فرصت میدادم شاید مشاوره تشخیص میداد ک رفتارش قابل اصلاحه و میتونستیم مهارت ارتباطی باهمو یادبگیریم و عذاب وجدان اذیتم کنه ک خودمم زمینه ساز حساسیتاش شدم.و اگه رضایت بدم و مشاور بگه درست بشو نیست و زندگیتون خوب نمیشه و اونم اذیت کنه بهش میگم توافقی جداشیم و ب خدا واگذارش میکنم.نمیدونم فکرم درسته یان
اصلا این زندگی بند رضایت شما نیست. این فیلمی هست که ایشون برات بازی میکنه و شما باور کردی.
چرا عذاب وجدان نمی‌گیری که به خاطر هیچ و پوچ زندگیت رو تلف کنی چند سال، و به خودت خیانت کنی تا جایی که از ایشون کتک بخوری؟ چه طوره که به خودت کمتر تعهد داری تا دیگری؟
اخه میگم نهایتش وقتی بعد رضایت رفتیم مشاوره مشاور میفهمه راهی هست یا ن،نه اینکه باهاش برم زیر ی سقف بدون مشاوره،یعنی شما میگین حتی اگه مشاوره هم بیاد ممکنه روانشناس اشتباه تشخیص بده؟چون روانشناسه خودش خیلی نگران دست بزن شوهرم بود و اصلا اینو قبول نداشت میدونم ک اگه راهی نباشه بهم میگه
