سلام
دلم گرفته....امروز تو هر گوشه خونه که فرصت پیدا کردم اشک ریختم....
الانم برق هامون خاموشه پسرم داره شیر میخوره تا خوابش ببره و شوهرمم دراز کشیده که بخابه...
اوج اختلافاتمون هست واصلا باهم راه نمیریم....هردومون خیلی داریم اذیت میشیم.
حال دلم خیلی بده اما به روی خودم نمیازم
خب کمی کوتاه بیا
شما کوتاه بیا برو کنار همسرت اروم بخاب باور کن همه چیز درست میشه
چرا اخه سر چی اختلاف دارین
منم دلم گرفته
مشکلت چیه
چرا ..؟.😣
یاد روزای خوب بیفت یاد روزی که دیدیش عاشقش شدی یاد اول روز زندگی مشترک یاد خاطرات خوبی که بینتون بوده بد اونوقت بزرگش کن آنقدر که بدی ها توش گم شه 😇😇😇😇😇
فکرت اشتباهه برو پیشش همیشه طوری رفتار کن که انگار نفر اول زندگیت فقط همسرته و در حقیقت همینم هستا مردا مغرورن بخاطر همین فکر میکنی دلش باهات نیست
شما برو سمتش شما غرق محبتش کن باور کن جوابشو میبینی شاید زود نه ولی خواهی دید
سر همه چی دعواس بزرگی راه میندازه...مثلا یه نمونش ساعت ۹اینا بود اومد خونه صدام کردم توی چندتا نایلون خرید کرده بود وقتی میبینمش دست و پامو گم میکنم همه نایلونارو باهم داد دستم یه نایلونی که توش دوغ پاکتی بود از دستم افتاد تو حیاط پاره شد دوغش رفت زمین
چقدر بهم بدو بیراه گفت چقدر فوشم داد....انقدر بلند بلند که نادشم از پنجره داشت نگاه میکرد فقط از خجالت سرمو اندلختم پایین.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
15 ثانیه پیش
15 ثانیه پیش
17 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
