من از سه شنبه هفته قبل اومدم خ بابام،ی جورایی قهر اومدم
شوهرم عصبیه ،و بددهن میشه وقتی عصبی میشه،شب قبل از اینکه من بیام خ بابام باهم دعوا کردیم یعنی درواقع اون هرچی دلش خواس گف ،حرفای ناجور ،بیشتر ب خودم گف ی سری هم ب خانوادم
منم دیگه خسته شدم ،بریدم ،صبح ک رفتم سر کار بعدش رفتم خ بابام و دیگه نرفتم خونه ،اونم فقط ی اس داد ک کجایی چرا ناهار نداریم ،منم جواب ندادم