2733
2739
عنوان

تااین حدددد فضولی اخه؟؟پوووف

| مشاهده متن کامل بحث + 1712 بازدید | 172 پست
خدا ازشون نگذره مورد اخری ک کلا داره دیوونم میکنه به بابام چ ربطی داره اخه؟گفتم شوهرم تذکر بده بنظر ...


شوهرت پشت شماس؟ اگر اینجوریه خیلی جلویی زیاد نکران نباش..من شوهرم خیلی دهن بین بود کوچکترین جیزی میگفتن بهم میریخت میومد بمن گیر میداد منم نمیدونستم از کجا اب میخوره دعوامون میشد بخصوص اینک از نظر مالی ام چون دانشجو بود ب اونا وابسته بود..

ب نظرم خیلی ناراحت باش وقتی شوهرت علتشو پرسید جوری ک بتونی مجابش کنی و دلشو ب درد بیاری ک بیاد سمت تو مظلومانه و منطقی بگو این درست بود با مدرم تماس بگیرن؟! من خیلی ناراحتم و..کلا تمام نرفاتو جوری ک شوهرتو سمت خودت نگه داری و اونا رو بشونه سرجاشون بزن..خودت چیزی نگو بذار شوهرت حسابشونو برسه

من خودم رسیدم ولی تو اینکارو نکن

واسه ی خوب شدن حال دلم دعا کنید واسم ممنون🙏
همین کارو میکنم ولی دلم یه حال گیری میخواد

عزیزم حدودده سال یاابیشتر من شرایط توروداشتم  تاالان که خودموهمسرم کم کم فهمیدیم بیمحلی عالیه قبلاواکنش نشون میدادیم وضعیت بدترمیشد

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

حرفتو باید باطلا نوشت مخصوصا اون عقده ایا

ببین حتی اگر خانواده شوهر عاااااااالی هم باشن بالاخره یه چیزی پیش میاد پس فقط دوری و.دوستی. بنظرم.چو بنداز وسط مثلا برین بییایین خسته و ناراحت پرسید کجا بودین بگو این املاک اون املاک دنبال خونه اجاره ای بعد گفتن إ چرا بگین میخواییم بریم خیلی زحمت دادیم اینطوری راحت تریم. 

الهی.... آخی بنده خدا همسرتون  راست میگی خیلی سخته.....  من حلقه ازدواج خودم و همسرم و ه ...

اخی عزیزم!باز خداروشکر راحت شدید شوهر من اهل فروختن نیس همش میگه عجله نکن از ی طرفم زبون دفاع نداره تو ظاهر میگه تو بیچاره ای با این خانوادم 

2731
یعنی چه جوری؟


مثلا رفتی پیششون همین کاراشونو مثال بزن وبگو یه همسایه داشتیم اینطوری بود همه بدشون میومد ازکاراش

یا به شوهرت غیرمستقیم بگو چقدرخوبه یه خونه ازخودمون می‌داشتیم با محبت و... بهش بفهمون هر روز بگو بالاخره فکری میکنه و ازاونجا میرین

به بهشت نمی روم اگر مادرم آنجا نباشد... 
شوهرت پشت شماس؟ اگر اینجوریه خیلی جلویی زیاد نکران نباش..من شوهرم خیلی دهن بین بود کوچکترین جیزی میگ ...

اره حق با شماست ولی شوهرمنم متاسفانه دهن بین پدرشه یعنی گیرش بیاره به کل حتی با خانوادمم تغییر میکنه 

2738
مثلا رفتی پیششون همین کاراشونو مثال بزن وبگو یه همسایه داشتیم اینطوری بود همه بدشون میومد ازکاراش ی ...

باهاشون قطع رابطه ام یعنی خودشون اینجوری راحتن با هیچکس نمیرن و بیان واهل بی احترامیه زیادن

منم  سعی کن تو مثل من مریض نشی  مریض روحی و وسواس

منم استرسی شدم مانع بارداریم شده مادرشوهرمم جادو میکنه همه چی قاطی شده ولی خودشون ی زندگیه ارومی دارن ک نگو انگار همیشه قهرن حرف نمیزنن یه تیمن

من دیروز میرفتم خرید همسر اومد گفت یه 200تومن بده مامانم گفتم باشه تو حیاط دیدمش میدم اومدیم بیرون همسرم رفت ماشینو روشن کرد من داشتم درو قفل میکردم یهو دیدم مادر شوهرم از ته حیاط توری ک مثلا من نفهمم گفت علیرضا علیرضا باقیش با علامت من ندیدم چ اداهای درآورد فهمیدم فکر کرده من نمیدونم از همسرم پول میخواد یااینکه همسرم چیزی پنهون ازمن داره بعد نزدیک شد آنقدر اعصابم داغون شد ازاین حرکتش ک کلید موند رودر خونه بعد اومده نزدیک سلام اهوال پرسی هیچ حرفی از پول پیش من نزد من میدونستم ما چیز پنهون از هم نداریم خواستم دست کنم تو کیفم بگم اینم پول ک از علیرضا خواستید گفت حیف پول دستم بشکنه نکردم ضایعش کنم ک من میدونم اشاره نکن یه جوری اشاره کرد ک پدر شوهرمم هول شده بود من نفهمم خواستم بگم یعنی چی مگه من بفهمم میخواد چی بشه آدمیم نیستم ک ندم دستم بشکنه نکردم بهش بدم بفهمه ک من خبر دارم حالا از دیشب خوابم نبرده ب همسرم گفتم حتما بهش بگو چیز پنهونی ازمن نداری حالا بنظرتون اومد خونم بگم من اصلا خوشم ازاین کارتون نیومد حالمو خراب کرد چ فکری کرده ک من مثلا سر 200تومن پول ک همسرم ب مادرش بده جنگ درست میکنم شرمنده اسی اینجا مطرح کردم لطفا راهنمایم کنید. ❤️

♥️ 
[QUOTE=138973371]میکنم این کارارو بدتر لجشون میگیره اذیتم میکنن دوس دارن دعواکن به شوهرت بگو بهشون ...

از خداشونه بریم بابام میگه این کارارو میکنن ک دعوا بشه بگن برید

من دیروز میرفتم خرید همسر اومد گفت یه 200تومن بده مامانم گفتم باشه تو حیاط دیدمش میدم اومدیم بیرون ه ...

اخی توهم مثل منی پس 

خدا ازشون نگذره من فقط ۲۴سالمه توقع حمایت دارم نه این کارای زشتشونو

اره حق با شماست ولی شوهرمنم متاسفانه دهن بین پدرشه یعنی گیرش بیاره به کل حتی با خانوادمم تغییر میکنه ...

خیلی سخته میفهمم ولی همینم ک میگه خانوادم عادی نیستن یعنی خودش فهمیده منک شوهرم ازشون دفاعم میکرد..فک کن پارسال یبار پدرشوهرم سرزده اومد خونمون شوهرم سفر کاری بود قبل عید داشتم خونه تکونی میکردم اومد و فوری رفت بعد چند وقت با شوهرم بحثم شد رفت اونجا س شب نکهش داشتن هر چی ز میزدم نمیذاشتن بیاد خونه ز زدم ب پدرشوهرم گفت حق داره پسرمون من یبار اومدم اونجا خونت بهم ریخته بود بعدم ز زد ب بابام گفت جرا فلان روز رفتم خونشون چشمای دخترت خواب الود بود..این تازه ی چشمه اش بود خواستم بدونی از این حور ادمای بیمار زیادن فقط حواست باشه آتو دستشون ندی و باهاشون صمیمی نشی کاری ام نکن روت حساس بشن بخوان اذیتت کنن خیلی بی حاشیه و معمولی باش از این طرفم سعی کن شوهرتو تا جایی ک میتونی جذب خودت کنی تا زمانیک انشالا مستقل شدین

واسه ی خوب شدن حال دلم دعا کنید واسم ممنون🙏
باهاشون قطع رابطه ام یعنی خودشون اینجوری راحتن با هیچکس نمیرن و بیان واهل بی احترامیه زیادن

شما باید ارتباطاتت رو با شوهرت ازهمه نظر قوی کنی 

اونوقت راحت توپ رو میندازی تو زمین اونا

فقط شوهرت رو بکش سمت خودت بامحبت و کارایی که دوست داره 

بگو عزیزم من به جزتو کسی رو ندارم 

باید قلق شوهرتو پیدا کنی

به بهشت نمی روم اگر مادرم آنجا نباشد... 
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز