منکه خونم شهر غریبه اومدم یکماه بمونم برا امتحانا همینطور نشستم رو مبل دارم ظرفای نشسته و خونه کثیفو نگاه میکنم و هیچچچچچی درس نخوندم حالشم ندارم ک بخونم شوهرمم گفته هیچ کاری نکن من میرم بیرون تا تو درس بخونی اومدم باهم کارارو انجام میدیم جاروبرقیمم تعمیرگاهه خونه رو اعصابمه ! یکشنبه هم ی امتحان سسسسخخخخخت دارم 😑😭