سلام
من خیلی عصابم خرابه خانما
منو شوهرم دوست بودیم شوهرم یه ماشین ۱۷۰ملیونی داشت ب من گفت ازدواج کنیم میفروشمش چون دیگه چیزی ندارم
بعد ماشین که فروخت ب من گفت ی وام هشتاد ملیونی مال بابام بود پرداخت کردم این بعد از نامزدیمون بود دیگه
یه شهر دیگه زندگی میکنن خانوادم مخالف ازدواجمون بودن گفتن دوره راهش تحقیق کردیم وضعشون خوب نیست من گفتم این ماشینشو داره بفروشش ی ماشین ایرانی میخریم باقیشم طبقه بالا خونه باباش رو میسازیم جهازم میخریم واسه دوسال پیش وپول بنا ندادن وکارگر ندادن میشد ک این کارارو کرد
ببخشید طولانی شد
هستین ک باقیش رو بگم ؟؟یا دارم واس خودم وراجی میکنم دلم گرفته