شوهرم نتوست تو کارت م پول بیریزه به من زنگ زد شماره کارت حفظ نیستم شماره کارت یه بار دیگه به من میگی منم یادم رفتم شماره کارتمو .....منم گفتم. خونه مامانتم پولو نقدی بیار به من بده شوهرم ظهر اومد خونه رفتیم تو اتاق پول داد به من.....سر سفره ناهار یهو میخواست پیش مادرش لو بده که به من پول داده که من موضوع سریع عوض کردم حالا اونم یه لبخندی به من زد اونم فهمید داشت سوتی میداد ....مادرشوهرم زنی بدی نیست ولی خیلی دلش میخواد برای هم تصمیم گیری مثلا مقدار پول و حقوق هم را بدونه مخصوصا بچه هاشو .....اوایل از من شماره رمز کارتمو میخواست منم اون را پیچوندم.....