بنظر من درسته ک ایمان به خدا خیلی خوبه
رضایت پدر و مادر خیلی مهمه
ولی زندگی کردن یسری قوانین نانوشته داره ،هرکی به اونا اگاه و پایبند باشه زندگی بهتری داره
مثلا من رییسم خیلی بریز بپاش داره،خیلی پولداره،یجور عجیبی پولداره
یعروسی واسه پسرش گرفت ک فقط پسمونده هاشو تا سه روز بچه های کارخونه میخوردن
حالا داداش من پول یمراسم ساده رو هم نداشت و یه عقد محضری ساده
درحالی ک رییس من میگفت من جوون ک بودم روزی دو ساعت هم نمیخابیدم همش کار،خوب لذتشو الان هم خودش میبره هم بچه هاش
یا بچه هاش خیلی مودب بودن ک اونم واس این بود ک اینقدر ادم سختگیری بود ک حتی کارمنداشو هم مثه خودش میکرد چ برسه به بچه هاش
به ما هم میگفت پدرمادرای شما چون حوصله ی حرص خوردن نداشتند شما رو الا بختکی بار اوردن