2737
2734
عنوان

مشکلات من و مامانم

1212 بازدید | 23 پست

من کنکوریم حدود سه ماهه دیگه کنکور برگزار میشه مامانم خیلی بداخلاق شده همش تیکه میندازه بهم دیگه ازم خسته شده میخواد کارای خونه رو من انجام بدم اینم بگم یه بارداری ناخواسته داشته که الان یه بچه که همون داداش من باشه افتاده رو دستمون و مامانم عصبانیتشو سر من خالی میکنه و نمیزاره درس بخونم میگه تو طول روز کارا منو انجام بده وقتی نامزدت اومد برو درس بخون..

بنظرتون به نامزدم بگم؟اخه امروز خیلی کم درس خوندم اونم برا افطار میخواد بیاد خونمون بهش بگم نیاد تا من درسامو بخونم؟اگه اینارو بهش بگم و بگم که مامانم اینجوری میخواد بده؟اخه دوس دارم حقیقتو بدونه چون خیلی حساس شده فکر میکنه من دیگه نمیخوامش

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

اصلا این کارو نکن..نزار بفهمه... به قول خودت سه ماه مونده..نامزدم که هستی به زودی میری خونه خودت... نزار این چیزارو بفهمه رو رفتارتم تاثیر نزاره.... فوقش کنکو قبول نمیشی یک سال دیگه میخونی... ولی اگر مشکلت با مادرت رو بفهمه دیگه نمیشه جبران کرد....


ای دوست مرا دعا کن شاید نزدیکتر از من به  خدا ایستاده ای  
2731
اصلا این کارو نکن..نزار بفهمه... به قول خودت سه ماه مونده..نامزدم که هستی به زودی میری خونه خودت... ...

عزیزم کنکور برام خیلی مهمه این همه زحمت کشیدم اگه این سه ماهو خوب نخونم زحمات کل زندگیم از اول تحصیلم تا الان هدر میره اگه امسال قبول نشم ممکنه وقتی برم سر خونه خودم دیگه انرژی الانو نداشته باشم تا سال بعد

عزیزم کنکور برام خیلی مهمه این همه زحمت کشیدم اگه این سه ماهو خوب نخونم زحمات کل زندگیم از اول تحصیل ...

زحمت بکش ولی نه به قیمتی که رابطه ات با شوهرت تا اخر خراب بشه... 

ای دوست مرا دعا کن شاید نزدیکتر از من به  خدا ایستاده ای  
کنکور ی هستی،چقد سر خودتو شلوغ کردی،نامزدو کار خونه و...

نامزدم مراعات میکنه ولی مامانم خیلی اذیت میکنه وقتی حالش بده فکر میکنه مقصر همه بدیای دنیا منم الکی باهام حرف نمیزنه روشو میکنه اونور توقع داره هم کار خونه کنم هم داداش کوچیکمو بگیرم هم به اون یکی داداشم درس یاد بدم همه این کارارو هم بکنم اخرش ناراضیه

2738
میخواستم بهش بگم تا بفهمه دارم اذیت میشم زودتر ازدواج کنیم یکم ارامش داشته باشم

مگه دیوونه ای!! الان به این چیزا فکر نکن کنکور داری..بعد کنکور  تلاشت رو بکن زودتر عروسی کنی!

سنت کمه تجربه نداری!!! نه حر شوهرت رو به مادرت بگو نه حرف مادرتو به شوهرت!! این توصیه خواهرانه من

ای دوست مرا دعا کن شاید نزدیکتر از من به  خدا ایستاده ای  

عزیزم به نظر من با نامزدت حرف بزن البته از مشکلت با مامانت نگو بگو که درست و کارای توخونتون وقت برات نمیذاره اگه ممکنه چندماه بهت فرصت بده تا بعدش با ارامش کنارش باشب بگو میخام مایه سربلندب تو و خوانوادت باشم یکم سیاستداشته باش

عزیزم به نظر من با نامزدت حرف بزن البته از مشکلت با مامانت نگو بگو که درست و کارای توخونتون وقت برات ...

عزیزم مامانم بهونش اینه نامزدم خیلی کم میاد مامانم شبانه روزی از من کار میکشه اگه اینجوری بهش بگم میگه مگه من چقد میام پیشت 

اتفاقا خودش برا کنکورم خیلی کم میاد پیشم همونقدری هم که میاد میگه میخوام روحیه ت عوض شه میریم بیرون و اینا

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز