من دكترم اسدي بود ،زايمان طبيعي ميخواستم،بهم گفت من با كوثر قرارداد دارم هركيو بفرستم برا زايمان طبيعي رايگانه،برو كوثر زايمان در آب هم داره،بهم گفت پس فردا برو آمپول فشار بهت ميزنن،منم گفتم طبيعي ميخوام درد ندارم هنوز،گفت با آمپول مياريش
گولم زد
صبح رفتم،پرونده اينامو تشكيل دادم،رفتم سرم برام وصل كردن آمپول فشار هم زدن توش (فك كنم خواب آور بود) چهار ساعت پشت بندش خوابم برد
شب ك شد اسدي زنگ زد گفت اينو آمپول فشار بهش زديم دردش نگرفته ،نميتونيم مرخصش كنيم هر وقت دردش گرفت برگرده،بره هر بيمارستاني هم تحويلش نميگيرن بايد همينجا بزاد آمادش كنين ببرمش اتاق عمل،اونجا دوزاريم افتاد ك اين همه اصرارش برا چي بود،بزور بردنم اتاق عمل،هفت ميليون هزينش بود اورژانسي برام نوشت سه ميليون ازم گرفت
پريتاراشو ماماهاش،اخلاقشون صفر بود هي داد ميزدن سر زائو ها
از اتاق عمل هم ك برگردوندنم،ي پتو نزدن روم پاهام ضدعفوني ريخته بودن مثل خون بود،برادرشوهرام و پدر شوهرم و برادرام همه بودن ديدن
ساعت مشخص داره برا ديد و بازديد،شب فقط ي نفر پيشت ميزارن
من شب سزارين شدم
ولي اگه برگردم هيچوقت اونجا نميرم،چون رسيدگيشون افتضاحه