دلم نیومد این تاپیک را حذف کنم یکی دیگه بزنم چون دیدم تو همین تاپیک هم داره به سمت روبه رو شدن با تغییرات بچه دار شدن پیش میره من ماه اول اقدام باردار شدم و جزئیاتش را تو این تاپیکم نوشتم http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadid=722423&postID=35700853 خدا را شکر میکنم اما یه جورایی تعجب هم میکنم من که بچه دوست نداشتم چی میشه همون ماه اول بعد اینایی که بچه دوست دارند یهو چند سال... همه حکمت خداست تو این تاپیک از تغییراتی که به بچه دار شدن تو زندگیتون رخ داده بگید برام تو روابط دو نفره تون سفر کار تحصیل روابط اجتماعی خودتون علایق و آرزوها و اهدافتون اینا خیلی برام مهمه بچه دار شدن خوب بوده یا بد خودتون میخواستید یا شوهرتون بیشتر میخواست؟؟ من نمیخوام صد درصد وقف بچه بشم اما نیاز دارم با آدمهایی باشم که وقف بچه نیستن تمام دوروبرم کسایی هستند که همه زندگیشون بچه شون حتی از شوهرشون هم بیشتر دوسش دارند من میخوام فقط ببینم که هستند آدمهایی که شوهرشون را بیشتر دوست دارند آدمهایی که عشقشون کم نشده به علایقشون و خودشون رسیدگی میکنند زندگی عادی خودشون را دارند بدون اینکه وقف بچه بشند از تجربیاتتون بهم بگید خیلی خوشحال میشم این پست شروع تاپیک بود قبلا: دیشب اولین اقدام را داشتیم با اینکه کلی از قبل برنامه ریزی کرده بودیم و کلی خودم را آماده کرده بودم اما به محض تموم شدن رابطه زدم زیر گریه و شوهرم که اصلا دلیلش را نمی فهمید تعجب کرده بود اما من میترسیدم یه ترس بزرگ از آینده از چیزایی که نمیدونم از اتفاقاتی که خبر ندارم از آرزوهایی که شاید با بچه نتونم بهشون برسم اصلا از رابطه ام لذت نبردم بیچاره شوهرم تعجب کرده بود فکرم همش مشغول بود نمیتونسم لذت ببرم الان هم عزا گرفتم برا دو شب دیگه دو شب دیگه هم یه کار جالب کردیم و اینکه قبل از اقدام حتی قبل از خوندن دعا ها میرفتیم عشق بازی حسابی با هم بودیم این جوری خیلی استرسمون پایین می اومد و آماده میشدیم بعدش بلند میشدیم وضو و دعا و اقدام
رو به رو شدن با تغییرات زندگی با ورود بچه http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=886322