بيان بحرفيم
برای ما قرنطینه معنی نداره. مثل هر سال تا 28 اسفند ساعت 7 شب سرکار بودم . از 5 فروردین هم اومدم سرکار. شوهرم هم همینطور. اون چند روز آی خوابیدم.
من 🖐🏻
نه من از خدامه خونه بمونه
خیلی دلم براش تنگ میشه 😢
من روزای اول خیلی جنگ و جدل داشتیم ولی الان دیگه نه عادت کرد بشینه تو خونه
نه خداروشکر ☺️
من اصلا از قرنطینه هیچ چی ندیدم اسفند کلا سر کار بودم از روز یک فروردین تاالانم سر کارم کلا سر کارم
شوهرم که کار بود.
من. کلی هم گریه کردم
من از بودنش ناراحت نيستم ولي خيلي خانواده ش دخالت ميكنن تو زندگي ما
اصلا ما دو نفر نيستيم انگار ٥ نفريم كه اونا تصميم ميگيرن و من اجرا بايد بكنم
از دخالت هاشون خسته شدم هر وقتم گفتم گفته تو اشتباه ميكني ولي ديروز تو چت هاش ديدم چقد پشت سر من حرف ميزنن و خيلي ناراحتم و همچنان بجاي معذرت خواهي ميگه تو دنبال داستاني اين نباشه يه چيز ديگه جور ميكني!
كلا يه بار نشد بپذيره بعدم واضح ميگه من به خواهرم نميتونم چيزي بگم كه پشت سر تو چيزي بگه يا نگه! با همه رودربايستي داره بجز من
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
