اولین بار تو به آغوش کشیدی تن و با بوسه های تو عاشق شدم من//بگذرد سالی و صد سال دگر میشم از یاد تو فارق...؟؟نه.....پیر میشم.....پیر میشم و تو در ذهن منی.....و عصایی که میخورد به زمین.....من شدم بار کش خاطره ها....کمرم خم شد از این فاصله ها...زندگی، عشق،قماری که من باختمش...من باختمش..... (سومین کاربری)
با کسی باشید که خودش بخواد مال شما باشه خودش بخواد فقط شما یه نفر تو زندگیش باشید خودش همه اضافه کارای دورشو حذف کنه...اینکه بخوای یه نفرو از چنگ این و اون در بیاری مفت نمی ارزه...😉خودتو پیدا کن گوربابای نیمه ی گمشده😎
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
اولین بار تو به آغوش کشیدی تن و با بوسه های تو عاشق شدم من//بگذرد سالی و صد سال دگر میشم از یاد تو فارق...؟؟نه.....پیر میشم.....پیر میشم و تو در ذهن منی.....و عصایی که میخورد به زمین.....من شدم بار کش خاطره ها....کمرم خم شد از این فاصله ها...زندگی، عشق،قماری که من باختمش...من باختمش..... (سومین کاربری)
اولین بار تو به آغوش کشیدی تن و با بوسه های تو عاشق شدم من//بگذرد سالی و صد سال دگر میشم از یاد تو فارق...؟؟نه.....پیر میشم.....پیر میشم و تو در ذهن منی.....و عصایی که میخورد به زمین.....من شدم بار کش خاطره ها....کمرم خم شد از این فاصله ها...زندگی، عشق،قماری که من باختمش...من باختمش..... (سومین کاربری)
اولین بار تو به آغوش کشیدی تن و با بوسه های تو عاشق شدم من//بگذرد سالی و صد سال دگر میشم از یاد تو فارق...؟؟نه.....پیر میشم.....پیر میشم و تو در ذهن منی.....و عصایی که میخورد به زمین.....من شدم بار کش خاطره ها....کمرم خم شد از این فاصله ها...زندگی، عشق،قماری که من باختمش...من باختمش..... (سومین کاربری)
اولین بار تو به آغوش کشیدی تن و با بوسه های تو عاشق شدم من//بگذرد سالی و صد سال دگر میشم از یاد تو فارق...؟؟نه.....پیر میشم.....پیر میشم و تو در ذهن منی.....و عصایی که میخورد به زمین.....من شدم بار کش خاطره ها....کمرم خم شد از این فاصله ها...زندگی، عشق،قماری که من باختمش...من باختمش..... (سومین کاربری)
من موسی آباد درست خیابون روبروی میدان نماز میشناسی؟
اره بابا، پاتوقم بود اونجا
دانشگاه سما میرفتم
یه سره با دوستام تو پارک اونجا پلاس بودیم
اولین بار تو به آغوش کشیدی تن و با بوسه های تو عاشق شدم من//بگذرد سالی و صد سال دگر میشم از یاد تو فارق...؟؟نه.....پیر میشم.....پیر میشم و تو در ذهن منی.....و عصایی که میخورد به زمین.....من شدم بار کش خاطره ها....کمرم خم شد از این فاصله ها...زندگی، عشق،قماری که من باختمش...من باختمش..... (سومین کاربری)