بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
صبح امروز کسی گفت به من. تو چقدر تنهایی،گفتمتش در پاسخ تو چقدر حساسی،تن من گر تنهاست دلمن با دلهاست دوستانی دارم ببهتراز برگ درخت یاد شان در دل من قلبشان منزل من صافی آب مرا یاد تو انداخت رفیق. عشق از این بیشتر؟ که تو لبخند بزنی و من برای چال گونه ات بمیرمتو چشمات می خوام غرق شم روز و شب هواتو تنفس کنم زنده شم به حدی اسیرم کنی تو چشات با تو از زمین و زمان کنده شم نباشی بپوسم تو حجم خودم تو تنهاییام بی تو نابود شم حصاری بکش از خودت دور من می خوام به تو یک عمر محدود شم
صبح امروز کسی گفت به من. تو چقدر تنهایی،گفتمتش در پاسخ تو چقدر حساسی،تن من گر تنهاست دلمن با دلهاست دوستانی دارم ببهتراز برگ درخت یاد شان در دل من قلبشان منزل من صافی آب مرا یاد تو انداخت رفیق. عشق از این بیشتر؟ که تو لبخند بزنی و من برای چال گونه ات بمیرمتو چشمات می خوام غرق شم روز و شب هواتو تنفس کنم زنده شم به حدی اسیرم کنی تو چشات با تو از زمین و زمان کنده شم نباشی بپوسم تو حجم خودم تو تنهاییام بی تو نابود شم حصاری بکش از خودت دور من می خوام به تو یک عمر محدود شم
یا ابا عبدالله پسر داشتن حس شیرینیه ....دنیای معصوم وکودکانه اش به من که یک زن هستم حس آرامش عجیبی میده.... وقتی که از همه مرد های زندگیم نا امید میشم و به یه گوشه پناه میبرم، یه مرد کوچولو میاد پیشم که نه شوهرمه ، نه پدرمه، ونه برادرم . اون تنها عشق زندگی منه که بادستای کوچولوی مردونه اش موهام رو نوازش میکنه و برای اینکه غصه هام رو فراموش کنم، با صدای قشنگش توی گوشم میگه : مامان، امروز موهات چقدر قشنگ شده .......❤️ وتوی اون ثانیه هاست که من اوج میگیرم وبا عشق زندگیم از ته دل میخندم.... آره ..... عشق زندگی من اون چشمای قشنگ مردونه ست که با نگاهش فریاد میزنه :مامان عاشقتم........ومن با تمام پوست و گوشت و خونم عشقش رو احساس میکنم.....❤️❤️❤️❤️