با شوهرم مشکل داشتم مامانم اینا گفتن نرو باش زندگی کن من رفتم الان هنوزم مشکل دارم از اینطورم رابطه ی خوبی با خانوادم ندارم نمی‌دونم چکار کنم 😔
مثل منی
چه سخت
سعی کن خودت مشکلتو حل کنی
عزیزم درکت میکنم خیلی سخته اما انشالله درست میشه
هردم زنگ بزن با مادرت حرف بزن نذار از هم دور بشید
یعنی میشه ما یه مادر خوب واسه بچمون باشیم !؟
فقط سعی کن تعادل حفظ کنی
واسه اینکه ازت راضی باشم زندگیتو خراب نکن
سعی کن کمتر تو دیدشون باشی و کاری باهاشون نداشته باش.دعای شش قفل و از اینترنت بگیر بخون هر دعایی که کنی خیلی زود مستجاب میشه.انشالله به مراد دلت برسی و همه چیز خوب بشه
من خودم همیشه فک میکنم زندگیم مثل امتحان یا بازی که مرحله داره هر وقت که خیلی خوبه همه چی بعدش یه مشکلی پیش میاد که واقعا خودمم میمونم این دیگه چی بود پیش اومد دوباره بعد یه مدت درست میشه دوباره باز شروع میشه.ینی نمیشه با خیال راحت و آسوده زندگی کرد همیشه یه مشکلی از یه جا پیدا میشه
مثه من
منم پارسال اومده بودم خونه بابام چند ماه یهو برگشتم خانوادم میگفتن جدا شو
خیلی ناراحتی و اختلاف پیش اومد. مامانمم خیلی دخالت میکنه از حق نگذریم
ولی بازم امسال مجبور شدم برگردم خونه بابام. خیلی ناراحتم و عذاب میکشم. مامانمم نمیتونم بخاطر دخالتاش ببخشم. همیشه ام تا اومدم حرف بزنم که دخالت نکن زده به گریه زاری که من دلسوزتم نمیشه دوتا کلمه حرف باهاش بزنم
اومدن خودشون منو برداشتن اوردن :( بعد خودم داشتم مشکلمو قدم به قدم حل میکردم یهو فهمیدم مامانم زیر زیرکی به جاریم و خواهر شوهرم پیامای تهدید آمیز داده. همه چی بهم ریخت. نمیذارن خودم مدیریت کنم آخرش که همه چی خراب میشه میگن بلد نبودی مدیریت کنی همه مشکلاتت رو دوش ماست
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
34 ثانیه پیش
34 ثانیه پیش
34 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
