من خودم بگم
ظاهرم ارومه.. همه میگن چه دختر خوش اخلاق و مظلومی هستی.. واقعا هم اخلاقم خوبه
ولی مثل همه ادما یه وقتایی عصبانی میشم.. نمیتونم همون موقع به طرف برگردم تیکه بندازم خودم خالی کنم.. متنفرم از این اخلاقم تو دلم اون ناراحتی های کوچیک میمونه جمع میشه.. مثلا چند وقت پیش از شدت اضطراب کنترل نداشتم رو زندگیم
بخاطر مشکلی که داشتم اخر پناه بردم به روانپزشک
درصورتی که اونایی که با حرفاشون ناراحتم کردند خیلی راحت گذشتند و رفتند و به زندگیشون رسیدن
خیلی حرفا تو دلم تلنبار میشه همش مراعات اینو اون میکنم
مثلا از مادرشوهرم یه جورایی حساب میبرم حتی اگه از دستش ناراحت باشم عیین احمقا باز با خنده جوابش میدم
این اخلاقم باعث شده کلا ادمای اطرافم زیاد دور بردارن
مامان بابام همیشه بهم میگفتن تو اگه اعتماد بنفس فلانی داشتی ببین به کجاها که نرسیده بودی
به طور کلی خودم خیلی دست کم میگیرم
چیکار کنم این اخلاقم باعث نشه رو بچم تاثیر بزاره
البته الان نسبت به مجردی هام خیییلی بهتر شدم ولی بازم سر و زبون ندارم