بچه ها دلم خیلی شکسته از طرف شوهرم خیلی بی حرمتی به خانواده ام شده خودمم قبلا ازش خیانت دیدم دم طلاق بودیم که ما رو برگردوندن و گفتن دوماه زندگی کنین از اون دوماه الان یک ماهش گذشته و شوهرم نسبتا بهتر شده اما خب مال وقتاییه که حوصله داره محبت که اصلا نمیکنه گاهی بگو بخند داریم اما من دائم فکرم میره سمت خیانتاش و کاراش دعوا راه میندازم و میگم طلاقم بده...
گاهی حرفایی دلسرد کننده ازش زیاد میشنوم البته الان کمتر شده !
امروز صبح یه بحثی داشتیم بابام عصر اومد منو ببینه شوهرم نذاشت بیان داخل و با لگد از دم در بابام و هل داد بیرون...
دلم گرفته همه چیزایی که یه روز تلاش میکردم خراب نشه تو زندگی ما از بین رفته حرمتا پوچ شده و هیچی نیست دیگه ....
خودمم یه آدم دلشکسته که هیچی حالمو خوب نمیکنه حس اینکه همسرم انقد بی احترامی کرده به خانوادم و من اونا رو گذاشتم کنار دوباره برگشتم سر زندگیم حس اینکه بهم چند بار خیانت شده و میدونم همسرم منو نمیخواد ...خیلی حالم بده خیلی